چكيده در اين پژوهش تاثيرات جنسيت در حقوق كيفري ايران با مراجعه و ملاحظه قوانين و مقررات اعم از ماهوي و شكلي مورد بررسي قرار گرفت كه مقنن با مد نظر قرار دادن جنسيت زن و مرد،تفاوت و تمايز در برخي موضوعات را اعمال كرده است. در عناوين مجرمانه جرايمي شناسايي گرديده است كه مختص جنس ...
عنوان تحقيق: بحران هويت جنسي فرمت فايل: word تعداد صفحات: 20 شرح مختصر: در دنياي امروز، دنيايي كه هر روز از سنتها فاصله گرفته و به سوي مدرنيست مي رود، در همه ابعاد زندگي شاهد دگرگوني و تغيير نقش هاي جنس مخالف اين پرسش را در ذهن مي zwnj;آورد كه نقش حقيقي زن و مرد در يك جامعه چيست؟ آيا ...
پايان نامه جهت دريافت درجه كارشناسي روانشناسي باليني موضوع بررسي رابطه بين هوش هيجاني و سبكهاي مقابله با استرس و تاثير جنسيت بر اين رابطه چكيده هدف از اين پژوهش بررسي رابطه هوش هيجاني و سبکهاي مقابله با استرس و تأثير جنسيت بر روي آن در دانشجويان مقطع كارشناسي رشته روانشناسي ...
چکيده فصل اول- كليات مقدمه 2 بيان مسأله 5 ضرورت و اهميت تحقيق 8 اهداف تحقيق 10 فصل دوم- ادبيات موضوع گفتار يكم- خانواده 12 تعريف خانواده 14 اهميت خانواده 16 گفتار دوم - آسيبهاي خانواده 19 اختلاف خانوادگي 22 خشونت خانوادگي 24 تجاوز جنسي عليه زنان 26 تجاوز جنسي عليه كودكان 29 فقر و انحرافات ...
عنوان پايان نامه: بررسي مقايسه اي ويژگي هاي خانوادگي زنان روسپي و زنان غيرروسپي فرمت فايل: word تعداد صفحات: 192 شرح مختصر: موضوع اين پايان نامه بررسي مقايسه اي ويژگيهاي خانوادگي زنان روسپي و غير روسپي شهر تهران است . سئوال اصلي پژوهش اين است که : آيا بين زنان روسپي و زنان غير ...
اين پايان نامه تفاوت نقش يابي جنسي در دختران و پسران شهرستان پارسيان در سال تحصيلي 93-94 شامل فايل به صورت word مي باشد توضيحات محصول تعداد صفحه:84 چکيده تحقيق حاضر به تفاوت نقش يابي جنسي در دختران و پسران ميپردازد. جامعه آماري اين تحقيق دختران و پسران شهرستان پارسيان ...
عنوان پايان نامه: نقش رضايت جنسي بر ميزان رضايت زناشويي دانشجويان متاهل دانشگاه پيام نور(همراه با پرسشنامه و کار آماري) پايان نامه جهت اخذ درجه كارشناسي-رشته روانشناسي عمومي فرمت فايل: word تعداد صفحات: شرح مختصر: هدف از پژوهش حاضر بررسي تاثير نقش رضايت جنسي بر ميزان رضايت ...
عنوان تحقيق: بررسي موضوعي تغيير جنسيت در فقه و حقوق ايران فرمت فايل: word تعداد صفحات: 72 شرح مختصر: امروزه، مسأله laquo;تغيير جنسيت raquo; نه تنها از ديد پزشکي، بلکه به لحاظ مباحث حقوقي حائز اهميت مي باشد. اگرچه در گذشته اين مباحث کم و بيش وجود داشته، ولي اکنون با پيشرفت تکنولوژي و ...
عنوان تحقيق: بررسي مفهومي تغيير جنسيت در فقه و حقوق ايران فرمت فايل: word تعداد صفحات: 117 شرح مختصر: امروزه، مسأله laquo;تغيير جنسيت raquo; نه تنها از ديد پزشکي، بلکه به لحاظ مباحث حقوقي حائز اهميت مي باشد. اگرچه در گذشته اين مباحث کم و بيش وجود داشته، ولي اکنون با پيشرفت تکنولوژي و ...
عنوان پايان نامه: جنسيت و زيبايي شناسي فرمت فايل: word تعداد صفحات: 246 شرح مختصر: اين رساله شامل ترجمة فصولي از كتاب laquo;جنسيت و زيبايي شناسي raquo; به تأليف كارولين كورس ماير، استاد فلسفه در دانشگاه ايالتي نيويورك و مقدمة مترجم (شيرين شفائي) مي zwnj;باشد. هر فصل از كتاب به بحث در ...
پايان نامه جهت دريافت درجه كارشناسي روانشناسي باليني موضوع بررسي رابطه بين هوش هيجاني و سبكهاي مقابله با استرس و تاثير جنسيت بر اين رابطه چكيده هدف از اين پژوهش بررسي رابطه هوش هيجاني و سبکهاي مقابله با استرس و تأثير جنسيت بر روي آن در دانشجويان مقطع كارشناسي رشته روانشناسي ...
عنوان تحقيق: بررسي تفاوت هاي جنسي در اضطراب اجتماعي نوجوانان فرمت فايل: word تعداد صفحات: 87 شرح مختصر: اضطراب اجتماعي اضطرابي است كه خصوصاً هنگام برخوردهاي اجتماعي متقابل افراد با يكديگر بوجود مي zwnj;آيد افرادي كه از اضطراب اجتماعي رنج مي zwnj;برند با افزايش مسائل رواني، ...
مقدمه این پژوهش به «بررسی تطبیقی احكام زندان و زندانی در حقوق و مذاهب اسلامی» می پردازد زندان مقوله ای است كه با جرم و بزه و انحراف (از قوانین و عرفیات و اخلاقیات) در جامعه مرتبط می باشد در طول تاریخ انسان همواره كسانی بوده اند كه برخلاف قوانین و مقررات جامعه حركت كرده اند و سیستم های حكومتی جوامع نیز برای جلوگیری از به انحراف كشیده شدن جامعه و
قیمت فایل فقط 8,900 تومان
بررسی تطبیقی احکام زندان و زندانی در حقوق و مذاهب اسلامی
چكیده پایان نامه(شامل خلاصه، اهداف، روش های اجرا و نتایج به دست آمده ): موضوع تحقیق تحت عنوان« بررسی تطبیقی احکام زندان و زندانی در حقوق و مذاهب اسلامی» می باشد که در آن مطالبی در قالب تاریخچه، تعریف، طبقه بندی، مشروعیت، کارکرد، جایگاه، و هم چنین احکام و حقوق زندان و زندانی در مذاهب پنجگانه اسلام(امامیه، مالكیه، شافعیه، حنفیه و زیدیه) و حقوق ایران مورد بررسی قرار گرفته است. هدف از این پژوهش، بیان دیدگاهها و تطبیق موارد فوق با همدیگر و نتایج حاصله از آن می باشد. روش پژوهش کتابخانه ای است؛ که در واقع به شیوه اسنادی-تاریخی به تحلیل مسئله می پردازد. نتایج بدست آمده از تحقیق نشان می دهد که زندان در دوره اسلامی، به عنوان یک امر مشروع جهت امنیت و آرامش فرد و جامعه، احترام به شخصیت حقیقی و حقوقی انسانها، حفظ کرامت انسان پذیرفته شده که در دوران های مختلف حکومت ها این مشروعیت گاهی به عنوان تنبیه افراد خلافکار و گاهی هم راهی برای اصلاح و تربیت مجرمان تلقی شده است. در بین مذاهب اسلامی در ارتباط با احکام و حقوق زندانی تفاوت و تشابه هایی وجود دارد. امروزه در حقوق ایران از سوی سازمان زندانها و اقدامات تأمینی و تربیتی در جهت پیشبرد اهداف عالیه اسلام همان روش زندان در صدر اسلام و در حکومت امام علی (ع) که مبتنی بر اصلاح و تربیت مجرمان بود گامهای مهمی برداشته شده است که مهمترین آنها تلاش در جهت تأمین حقوق زندانی و خانواده آن و همچنین اصلاح و تربیت مجرمان، جایگزین های مجازات حبس و بازگشت مجدد آن به جامعه و شروع زندگی عادی می باشد
فهرست مطالب
عنوان صفحه
فصل اول – كلیات و تعاریف
مقدمه.......................................................................................................................... 2
1-1 بیان مسئله........................................................................................................ 4
1-2 هدف های تحقیق................................................................................................ 4
1-3اهمیت موضوع تحقیق و انگیزش انتخاب آن................................................... 4
1-4 سوالات و فرضیه های تحقیق........................................................................... 5
1-4-1 سوالات تحقیق.............................................................................................. 5
1-4-2 فرضیه های تحقیق........................................................................................ 5
1-5 روش تحقیق...................................................................................................... 6
1-6 قلمرو تحقیق...................................................................................................... 7
1-7 محدودیت ها و مشکلات تحقیق........................................................................ 7
1-8 تعریف مفاهیم.................................................................................................... 7
1-8-1 عناوین مرتبط به واژه زندان...................................................................... 12
*فصل دوم - تاریخچه، طبقه بندی، انواع و مشروعیت زندان
2-1 تاریخچه زندان در اسلام و ایران............................................................. ....................................................................... 16
2-1-1 تاریخچه زندان در اسلام............................................................................... 16 2-1-2 تاریخچه زندان در ایران................................................................................................................................... 21
2-2 طبقه بندی زندانیان بر حسب عناوین مختلف..................................................... 23
2-2-1 جایگاه بحث طبقه بندی زندانیان در اسلام.................................................... 23
2-2-2 جایگاه بحث طبقه بندی در حقوق ایران......................................................... 24
2-2-2-1 عناوین طبقه بندی در حقوق ایران............................................................ 25
2-2-2-2 مصوب سازمان ملل در مورد طبقه بندی زندانیان................................... 30
2-2-2-3 نظر فقها و دانشمندان اسلامی در خصوص بحث طبقه بندی................... 31
2-3 انواع و مدت حبس.............................................................................................. 22
2-3-1 انواع حبس در حکومت امام علی (ع).............................................................. 23
2-3-2 انواع حبس از نظر فقهای اسلامی.................................................................. 33
2-3-3 انواع حبس از لحاظ مدت آن......................................................................... 34
2-3-4 مدت حبس از نظر مذاهب چهارگانه.............................................................. 34
2-3-5 انواع حبس از نظر کیفیت محافظت و مراقبت از محبوسین........................... 35
2-3-6 انواع حبس از نظر اهداف آن......................................................................... 35
2-3-7 تقسیم بندی زندان از نظر انگیزه های حبس........................................ ........ 38
2-3-8 انواع زندان ها در آیین نامه ها و مقررات زندان های ایران......................... 39
2-3-9 انواع زندان ها در قرن حاضر....................................................................... 39
2-4 مشروعیت حبس در اسلام، حقوق در منابع فقه ............................................... 40
2-4-1 مبانی فقهی حبس........................................................................................... 40
2-4-2 مشروعیت زندان از دیدگاه احادیث و روایت................................................ 42
2-4-3 مشروعیت حبس در اسلام و قوانین موضوعه............................................. 42
2-4-4 مشروعیت زندان در قرآن کریم.................................................................... 44
2-4-4-1 آیه اول...................................................................................................... 44
2-4-4-2 آیه دوم...................................................................................................... 47
2-4-4-3 آیه سوم.................................................................................................... 55
2-4-4-4 آیه چهارم.................................................................................................. 58
2-4-5 مشروعیت زندان از دیدگاه سنت................................................................... 60
2-4-7 مشروعیت زندان از نظر اجماع...................................................................... 63
2-4-6 مشروعیت زندان از نظر عقل........................................................................ 64
2-5 امام علی (ع) موسس زندان های اصلاحی......................................................... 66
2-5-1 مراحل اصلاح و تربیت مجرمین از دیدگاه امام علی (ع)................................ 66
2-5-2 زندان در حکومت امام علی (ع)...................................................................... 67
فصل سوم : جایگاه زندان و زندانی
3-1 جایگاه زندان در اسلام...................................................................................... 73
3-1-1 راه هایی که برای تقلیل زندانی در اسلام پیش بینی شده است................ 74
3-2 فلسفه وجود زندان............................................................................................ 75
3-3 اهداف مجازات زندان در اسلام......................................................................... 77
3-3-1 هدف شریعت از اجرای قوانین بشری......................................................... 79
3-3-2 اصول حاکم بر مجازات های اسلامی............................................................ 79
3-3-3 دیدگاه اسلام و کیفر حبس........................................................................... 80
3-3-4 جایگاه زندان در جایگاه های اسلامی........................................................... 81
3-3-4-1 زمان اجرای مجازات ها............................................................................. 82
3-3-4-2 نمونه هایی از زندان های اسلامی........................................................... 83
3-4 جایگاه های زندان در حقوق.............................................................................. 84
3-4-1 اهداف مجازات زندان در حقوق ایران........................................................... 86
3-4-2 اهداف کلی مجازات........................................................................................ 87
3-2 تاثیر محیط زندان بر زندانی........................................................................... 88
3-2-1 عوامل ایجاد تکرار جرم در زندان یا همان اثر منفی زندان......................... 89
3-2-2 آسیب پذیری حبس....................................................................................... 91
3-2-3 ضرر و زیان های زندان............................................................................... 91
3-3 روش های مختلف اصلاح و تربیت مجرمان.................................................... 95
3-3-1 جایگاه حبس در اسلام.................................................................................. 97
3-3-2 اهداف اصلاح و تربیت در اسلام.................................................................. 98
3-3-3 روش های اصلاح و تربیت زندانیان........................................................... 100
3-4 کارکردها و پیامدهای زندان............................................................................. 104
3-4-1 کارکردهای زندان.......................................................................................... 104
3-4-2 پیامدهای زندان............................................................................................. 105
3-4-3 محاسن و معایب حبس................................................................................. 107
3-5 دیدگاه موافقان و مخالفان کبفر حبس............................................................... 108
3-5-1 دیدگاه موافقان کیفر حبس............................................................................ 108
3-5-2 دیدگاه مخالفان کیفر حبس........................................................................... 109
3-6 جایگزین های حبس........................................................................................... 111
3-6-1 مجازات زندان و جایگزین آن....................................................................... 112
فصل چهارم : احکام موارد زندان
4-1 احکام زندان در اسلام و حقوق.......................................................................... 117
4-1-1 حکم زندان در اسلام...................................................................................... 117
4-1-1-1 تعزیر از دیدگاه لغویان و فقیهان(مذاهب اسلامی)................................. 118
4-1-1-2 فرق میان حد و تعزیر............................................................................... 119
4-1-2 تشویق و تنبیه زندانیان.............................................................................. 121
4-1-3 صلاحیت مراجع صدور حکم........................................................................ 123
4-1-4 حکم زندان و اجرای حد در حرم................................................................... 125
4-1-5 نمونه هایی از احکام زندانیان...................................................................... 126
4-2 حبس مدیون و متهم از دیدگاه فقه ، مذاهب اسلامی و قوانین موضوعه.................... 128
4-2-1 حبس مدیون از دیدگاه فقه............................................................................ 128
4-2-2 حبس مدیون در مذاهب اسلامی................................................................... 129
4-2-3 حبس مدیون از دیدگاه قوانین موضوعه..................................................... 134
4-2-4 حبس متهم..................................................................................................... 135
4-2-4-1 متهم به دزدی............................................................................................ 136
4-2-4-2 حبس متهم به دزدی تا حضور شهود...................................................... 137
4-2-4-3 حبس متهم تا تعدیل شهود....................................................................... 137
4-2-4-4 حبس متهم مدعی مال............................................................................... 138
4-3 موارد و موجبات زندان بر اسلام..................................................................... 138
4-3-1 زندان در جرایم ضد امنیتی.......................................................................... 138
4-3-1-1 حبس باغی................................................................................................ 138
4-2-1-2 حبس راهزنان........................................................................................... 139
4-3-1-3 حبس اسیر................................................................................................ 139
4-3-2 زندان در جرایم ضد نفس............................................................................. 140
4-3-2-1 متهم به قتل............................................................................................... 140
4-3-1-2 کسی که فردی را نگه دارد تا او را به قتل برساند.................................. 141
4-3-2-3 آمر به قتل................................................................................................. 142
4-3-2-4 حبس قاتل به فرمان مولا.......................................................................... 142
4-3-2-5 فرد یا فردی که قاتل را از دست اولیاء مقتول فرار دهد.......................... 143
4-3-2-6 حبس کسی که برده اش را بل عذاب و شکنجه بکشد............................. 143
4-3-2-7 حبس قاتل تا تکمیل شرایط..................................................................... 144
4-3-2-8 حبس قاتل فراری...................................................................................... 144
4-3-2-9 حبس قاتل پس از عفو و اولیاء مقتول.................................................... 145
4-3-2-10 حبس کسی که می خواهد فرزندش را بکشد......................................... 145
4-3-3 زندان در جرایم مربوط به دین.................................................................... 146
4-3-3-1 حبس برای ممانعت از ارتکاب محارم الهی.............................................. 146
4-3-3-2 حبس زناکار با خواهر خویش................................................................. 147
4-3-3-3 حبس زن مرتد.......................................................................................... 149
4-3-3-4 حبس ایلا کننده........................................................................................ 149
4-3-3-5 حبس مظاهر.............................................................................................. 150
4-3-3-6 حبس برای اقدام حد.................................................................................. 150
4-3-4 زندان در جرایم مربوط به مال..................................................................... 152
4-3-4-1 حبس خودداری کننده از ادعای دین....................................................... 152
4-3-4-2 حبس غاضب بر خورندهد مال یتیم و خیانت کننده امانت................... 155
4-3-4-3 حبس عامل خیانت کار.............................................................................. 156
4-3-4-4 حبس ناقب................................................................................................ 157
4-3-4-5 حبس سارق برای بار سوم...................................................................... 157
4-3-4-6 مفلس ........................................................................................................ 158
4-3-4-7 حبس ممتنع از ادعای دین....................................................................... 158
4-3-4-8 حبس راهن................................................................................................ 160
4-3-4-9 حبس تارک نفقه........................................................................................ 160
4-3-4-10 حبس مدعی علیه منکر وجود محکوم به .............................................. 161
4-3-4-11 حبس نباش............................................................................................. 161
4-3-4-12 حبس طرار ، مختلس.............................................................................. 161
4-3-4-13 حبس کفیل.............................................................................................. 162
4-3-4-14 حبس ملتوی در محکمه.......................................................................... 162
4-3-4-15 حبس مدعی علیه که نکول پیشه کند.................................................... 162
4-3-4-16 حبس مدعی الیه تا حضور شهود.......................................................... 162
4-3-5 زندان در شهادت........................................................................................... 163
4-3-5-1 حبس شهود............................................................................................... 163
4-3-5-2 حبس شاهد دروغگو................................................................................ 163
4-3-6 حبس تراشنده و از بین برنده موی زنها.................................................... 163
4-3-7 حبس زننده برده خویش............................................................................. 165
4-3-8 حبس مردم آزار............................................................................................ 165
4-3-9 حبس برای ترک واجبات و ارتکاب محرمات................................................ 165
4-3-10 حبس ساحر ، کاهن و عارف....................................................................... 166
4-3-11 زندان عالم فاسق ، طبیب ، جاهل و مکری مفلس....................................... 168
4-3-12 حبس برای توبه از گناه............................................................................. 169
4-3-13 حبس قائلان به خدایی علی( علیه السلام)................................................. 170
4-3-14 حبس برای شراب و مست کننده............................................................... 171
4-3-15 حبس مشروبخوار در ماه مبارک رمضان.................................................. 171
4-3-16 حبس آزار دهنده زن خویش...................................................................... 172
4-3-17 حبس بنده فراری........................................................................................ 172
فصل پنجم : حقوق زنان و زندانی
5-1 حقوق زندانی در قرآن و روایات...................................................................... 176
5-1-1 ارزش های انسان در قرآن و از دیدگاه اسلام............................................. 176
5-2 حقوق زندانی از دیدگاه اسلام و حقوق موضوعه........................................... 178
5-2-1 قواعدی که اسلام درباره رفتار با زندانیان منظور داشته......................... 181
5-2-2 حقوق عمومی زندانیان................................................................................. 181
5-3 مصادیق حقوق زندانی...................................................................................... 183
5-3-1 آزادی انجام معامله....................................................................................... 183
5-3-2 آزادی نکاح یا طلاق....................................................................................... 184
5-3-3 آزادی شهادت ............................................................................................... 184
5-3-4 آزادی ایراد سخنرانی ، تالیف و نظایر آن................................................... 184
5-3-5 آزادی اشتغال به مشاغل مختلف.................................................................. 185
5-3-6 آزادی در ورزش........................................................................................... 185
5-3-7 لزوم توجه به تمایلات و سلیقه های شخصی زندانی................................ 185
5-3-8 حق ملاقات با خانواده................................................................................... 185
5-3-9 تفکیک زندانیان در مورد لازم...................................................................... 186
5-3-10 حق برخورداری از بهداشت عمومی و فردی............................................. 186
5-3-11 حق برخورداری از خوراک و پوشاک مناسب........................................... 188
5-3-12 آزادی رفت و امد شاگرادان و مستمعان زندانی........................................ 189
5-3-13 حق برخورداری از آسایش روحی ............................................................ 189
5-3-14 حق زنان در زندان...................................................................................... 190
5-3-15 بازرسی وضع زندانیان............................................................................. 190
5-3-16 منع تادیب و تنبیه زندانیان...................................................................... 190
5-3-17 رسیدگی به جرائمی که در داخل زندان صورت می گیرد......................... 191
5-3-18 حق برخورداری از وکیل............................................................................ 191
5-3-19 منع مطلق شکنجه....................................................................................... 191
5-3-20 حق زندانی در آموزش های لازم............................................................... 192
5-3-21 حق زندانی در آزادی برقراری ارتباط...................................................... 192
5-3-22 حق دسترسی به کتابخانه عمومی و اخبار و اطلاعات............................. 192
5-3-23 آزادی انجام شعائر دینی........................................................................... 193
5-3-24 حق شرکت در مراسم اعیاد و مانند آن...................................................... 194
5-3-24-1 حق زندانی برای حضور در مراسم مذهبی.......................................... 195
5-3-25 حق معالجه زندانی یا آزاد سازی............................................................... 196
5-3-26 حق زندانی در صورت تبرئه..................................................................... 197
5-3-27 حق رفاه زندانی.......................................................................................... 198
5-3-28 حق نفقه زندانی........................................................................................... 199
5-3-29 حق تعجیل در محاکمه................................................................................. 201
5-3-30 حق زندانی در مورد همسرش با او........................................................... 203
5-3-31 حق جداسازی زنان از مردان در زندان...................................................... 204
5-3-32 جداسازی نوجوانان از سالمندان و مسلمانان از غیر مسلمانان............. 206
5-3-33 فوت زندان................................................................................................... 207
5-4 ارشاد و راهنمایی زندانیان.............................................................................. 208
5-5 مخارج و مسکن زندانیان.................................................................................. 209
5-5-1 مخارج زندان و زندانی در اسلام و حقوق................................................... 209
5-5-2 هزینه زندان و زندانیان در اسلام و روایت................................................ 213
5-5-3 کفالت خانواده زندانی.................................................................................. 214
5-6 ملاقات با زندانی................................................................................................ 217
5-6-1 ملاقات از دیدگاه امام علی(ع)....................................................................... 218
5-6-2 حق ملاقات با نزدیکان و غیر آنان............................................................... 219
5-6-3 انواع ملاقات در زندان......................................................................... ......... 219
5-6-4 ملاقات زندانیان در آیین نامه و مقررات زندان های جمهوری اسلامی.................. 220
5-7 مرخصی رفتن زندانیان..................................................................................... 221
5-7-1 دیدگاه امام صادق(ع) در خصوص مرخص زندانیان.................................. 221
5-7-2 انواع مرخصی زندان.................................................................................... 222
5-7-3 مرخصی زندانیان در آیین نامه جمهوری اسلامی ایران............................. 222
5-8 کار و اشتغال در زندان..................................................................................... 223
5-8-1 کار از دیدگاه امام جعفرصادق(ع)................................................................. 223
5-8-2 حق اشتغال برای زندانی.............................................................................. 224
5-8-3 کاریابی جهت زندانیان................................................................................. 225
5-8-4 ایجاد اشتغال برای زندانیان در درون زندان.............................................. 226
5-8-5 نکات لازم جهت اشتغال در زندان................................................................ 227
5-8-6 انواع اشتغال در زندان................................................................................. 229
5-8-7 مراحل اشتغال به کار زندانی....................................................................... 229
5-9 ارتباط زندانی با خارج از زندان...................................................................... 231
5-10 عفو و بخشندگی در زندان.............................................................................. 232
5-10-1 عفو و بخشندگی در (قرآن ، روایات، سنت و فقه)..................................... 232
5-10-2 اقتصاد عفو و بخشندگی............................................................................ 237
5-10-3 عفو و بخشندگی در قانون مجازات اسلامی.............................................. 238
5-11 آینده زندانی.................................................................................................... 238
5-12 آزادی از زندان................................................................................................ 239
نتیجه گیری............................................................................................................... 242
منابع فارسی............................................................................................................. 248
منابع عربی............................................................................................................... 251
منابع انگلیسی.......................................................................................................... 260
مجلات........................................................................................................................ 261
قوانین........................................................................................................................ 262
پایان نامه
فصل اول
كلیات و تعاریف
مقدمه
این پژوهش به «بررسی تطبیقی احكام زندان و زندانی در حقوق و مذاهب اسلامی» می پردازد. زندان مقوله ای است كه با جرم و بزه و انحراف (از قوانین و عرفیات و اخلاقیات) در جامعه مرتبط می باشد. در طول تاریخ انسان همواره كسانی بوده اند كه برخلاف قوانین و مقررات جامعه حركت كرده اند و سیستم های حكومتی جوامع نیز برای جلوگیری از به انحراف كشیده شدن جامعه و حمایت از قوانین و اخلاقیات آن مجازات هایی را برای چنین افرادی در نظر گرفته اند، زندان یكی از این راهها و ابزارها كه از یك طرف برای تنبیه و مجازات و از طرف دیگر برای برگرداندن افراد مجرم به زندگی عادی در جامعه است. دیدگاههای مختلفی در مورد مجازات زندان برای مجرمان وجود دارند كه برخی بر تایید این شیوه برای تادیب مجرمان صحه می گذارند برخی هم معتقدند كه زندان نه تنها باعث تادیب و كاهش جرم نمی شود بلكه باعث می شود كه افراد زندانی در كنش متقابل با سایر زندانیان به روش های جدید ارتكاب جرم دست پیدا كنند و همینطور اینكه فضای زندان بر ارتكاب مجدد جرم به هنگام آزادی تاثیر زیادی دارد. به طور خلاصه می توان گفت زندان بخش مهمی از مجازات های در نظر گرفته شده برای جرایم مختلف را تشكیل می دهد، كه پرداختن به آن از حیث حقوقی ضروری به نظر می رسد. دین اسلام به عنوان كاملترین دین الهی كه همه مسایل فردی و اجتماعی زندگی بشر را مد نظر قرار داده است، فقط به صورت آرمانی جامعه نپرداخته است، لذا دین اسلام با توجه به واقعیت های زندگی بشر و جایز الخطا بودن انسان راهكارها و ابزارهایی برای هدایت انسانها و تادیب كسانی كه با عمل خود به زندگی افراد دیگر و جامعه صدمه می رسانند، در نظر گرفته است. مجازات زندان كه در دین اسلام و توسط حكومت ها و خلفا به عنوان ابزار مجازات( تنبیه و یا درمان و اصلاح ) در نظر گرفته شده است، در بین مداهب مختلف اسلامی، چه شیعه و چه مداهب مختلف اهل سنت به آن پرداخته شده است. این پژوهش هم در واقع در پی بررسی دیدگاههای هر كدام از مذاهب مختلف در باره زندان و زندانی است تا به یك تبیین جامع و دقیق از مسأله بپردازد.
1-1بیان مسأله:
موضوع تحقیق بررسی تطبیقی احكام زندان و زندانی در حقوق و مذاهب اسلامی می باشد. در این پژوهش وضعیت زندان و زندانی در مذاهب پنجگانه اسلام(امامیه، مالكیه، شافعیه، حنفیه و زیدیه) و همینطور حقوق ایران مورد بررسی قرار گرفته است. جایگاه زندان و زندانی در این مكتب انسان ساز، با توجه به شأن و كرامت و حفظ حقوق انسانها بسیار ارزشمند و مفید بوده و نقش زندان را در زندگی اجتماعی افراد زندانی، نقشی مؤثر و سازنده بیان می كند.
1-2هدفهای تحقیق:
تبیین جایگاه زندان و زندانیان در حقوق و مذاهب اسلامی، بررسی و تبیین نقش زندان بر افراد زندانی و زندگی اجتماعی و خانوادگی آنها، بررسی سیر تاریخی پدیده زندان و زندانی در اسلام و حقوق ایران، شناخته شدن محیط زندان و عملكرد آن برای افراد مجرم و جامعه، اینكه معیار جامعه برای زندانی كردن افراد مجرم چیست و در نهایت هدف از وجود زندان و زندانی چیست و با زندانی كردن افراد چه نتیجه ای عاید فرد و جامعه خواهد گردید.
1-3 اهمیت موضوع تحقیق و انگیزش انتخاب آن:
از دلایل اصلی انتخاب و انجام این پژوهش علاقه به موضوع، بررسی وضعیت سیر تاریخی زندان و زندانی جایگاه زندانی در اسلام و حقوق، اینكه زندانی مانند هر انسان دیگری حق حیات و زندگی دارد و زندان در دوره های مختلف محیطی برای اصلاح و تربیت افراد بوده و یا فقط حنبه تنبیه و تحدید برای آنان داشته است. زندان از جمله ابزار و وسایل جلوگیری از بروز انحرافات در جامعه می باشد و در جوامع مختلف از آن برای تأدیب و تنبیه افراد مجرم استفاده می شود. از این رو ضروری به نظر می رسد كه دیدگاههای متعدد در این حوزه جمع آوری گردد؛ تا بتوان به تبیین دقیقی از جایگاه زندان و نقش آن در جلوگیری و یا ایجاد انحراف و جرم در جامعه دست یافت. دین اسلام به عنوان كاملترین دین الهی كه تمامی زوایای زندگی بشر را مد نظر داشته، از مسأله جرم و بزه و انحراف در جامعه غافل نمانده و برای جلوگیری از بروز جرم و تأدیب مجرمان و باز گرداندن آنها به زندگی معمولی در جامعه تدابیری اندیشیده است. مذاهب مختلف اسلامی هر كدام با نگاه ویژه خود به این مسأله نگریسته اند. فهم جایگاه واقعی و حقیقی زندان در دین اسلام در جامعه ما به عنوان یك جامعه دینی بسیار مهم است؛ از طرف دیگر وجود جرایم متعدد و وجود قانون زندان برای بسیاری از این جرایم ضرورت درك مسأله را روشن می سازد. لذا این پژوهش در صدد است تا جایگاه زندان و نقش آن را در در جامعه بررسی كند.
1-4 سوالات و فرضیه های تحقیق:
1-4-1- سوالات تحقیق
1)زندان در حقوق و مذاهب اسلامی چه جایگاهی دارد؟
2)نقش زندان در زندگی اجتماعی افراد مجرم یا افرادی كه به دلایل مختلف جرمی را مرتكب شده اند و زندان محل مجازات آنها شده است، چگونه است؟
3)وضعیت زندان ها و حقوق زندانیان با توجه به احكام مذاهب اسلامی در تاریخ اسلام چه تغییراتی را پذیرفته است؟
1-4-2- فرضیه های تحقیق:
1) زندان در گذشته بیشتر به خاطر تحدید و شكنجه افراد به كار رفته است و اكنون جنبه اصلاحی و تربیتی دارد.
2) زندان از دیدگاه مذاهب پنجگانه اسلامی و حقوق مشروع می باشد.
3) مذاهب مختلف اسلامی دارای وجوه اشتراك زیادی در احكام و حقوق زندان و زندانی هستند.
4) بین احكام زندان و زندانی در حقوق موضوعه ایران و مذاهب اسلامی مطابقت وجود دارد.
1-5 روش تحقیق:
این پژوهش به روش كتابخانه ای است كه در واقع به شیوه اسنادی- تاریخی به تحلیل مسأله می پردازد. در این روش ابتدا منابع مكتوب موجود در حوزه پژوهش گردآوری شده و در نهایت با تقسیم بندی مباحث مختلف و دیدگاه مذاهب اسلامی بر حسب سؤالات و فرضیه های تحقیق در حوزه زندان و زندانی به تبیینی دقیق از مسأله دست می یابد. با توجه به اینكه گردآوری اطلاعات در این پژوهش بر اساس تحقیق كتابخانه بوده لذا در صدد می باشیم كه آنچه كه از طریق مطالعه كتاب ها در این زمینه بدست آمده با آنچه در محیط زندان و تأثیری آن بر روی افراد زندانی مطابقت دارد یا نه.
تقسیم مطالب
فصل اول: كلیات موضوع(طرح مسئله، هدف پژوهش، روش تحقیق، بیان موضوع و انگیزه تحقیق، کاربرد تحقیق، سؤالات و فرضیات تحقیق، محدودیت ها و مشكلات تحقیق) و تعریف مفاهیم می باشد.
فصل دوم: به بررسی تاریخچه حبس در اسلام و ایران، طبقه بندی زندان بر حسب عناوین مختلف، انواع و مدت حبس، مشروعیت حبس از دیدگاه اسلام، حقوق و منابع چهارگانه فقه اسلامی(کتاب، سنت، اجماع و عقل)و همچنین حبس از دیدگاه امام علی(ع) به عنوان مؤسس زندانهای اصلاحی.
فصل سوم: جایگاه زندان و زندانی در اسلام و حقوق، تأثیر زندان بر زندانی ، كاركردهای و پیامدهای زندان، روشهای مختلف اصلاح و تربیت مجرمان، دیدگاه موافقان و مخالفان كیفر حبس و جایگزین های مجازات حبس بحث می شود.
فصل چهارم: این فصل در واقع شناسه اصلی پایان نامه را تشكیل می دهد در خصوص احکام و موارد زندان، موارد و موجبات زندان در حقوق و مداهب اسلامی و بیان دیدگاههای هر کدام و تطبیق آنها با همدیگر بحث و بررسی می شود .
فصل پنجم: انواع مختلفی از حقوق زندانی در مذاهب اسلامی و ایران را بیان می كند و در پایان فصل نتیجه گیری و نظر نهایی دانشجو در خصوص پژوهش انجام شده و هم چنین پیشنهادات، ایرادات و اشکالات تحقیق می پردازد.
1-6 قلمرو تحقیق:
آنچه كه در این پژوهش به عنوان احكام زندان و زندانی در مذاهب اسلامی و حقوق ایران بیان شده می تواند مورد توجه و استفاده علمای حقوق، دانش پژوهان، قضات، وكلای دادگستری بویژه سازمان زندانها و اقدامات تأمینی و تربیتی كشوردر جهت پیشبرد اهداف عالیه اسلام در زمینه احكام و حقوق زندان و زندانی قرار گیرد.
1-7 محدودیت ها و مشكلات تحقیق:
تنها مشكلی كه در این مورد وجود داشت كمبود منابع و به سختی پیدا كردن منبع تحقیق به خصوص در مورد احكام زندان و زندانی در مذاهب اسلامی می باشد و اگر بخواهیم مجموعه كاملی از این تحقیق جهت استفاده كنندگان عزیز آن بدست آوریم به زمان كافی و زحمت و تلاش وافری نیازمندیم.
1 -8 تعریف مفاهیم
جرم: جرم و جریمه از جرم به فتح جیم و سكون راء گرفته شده كه به معنی قطع كردن است؛ به قول راغب اصفهانی اصل معنای جرم عبارت از: كندن و قطع میوه از درخت می باشد(سپهری،1373، 26-25).
جرم و جریمه در لغت به ارتكاب كارهای زشت و ناپسند و مخالف حق و عدل اطلاق
می شود(فیض،1369، 68-67). جرم و مشتقات آن بیش از شصت بار در قرآن آمده است(عبدالباقی، بی تا،167- 166)
جرم در اصطلاح: عبارت از امور ممنوع شرعی كه خداوند متعال به وسیله اجرای مجازات حد یا تعزیر مردمان را از از ارتكاب آن بازداشته است(عوده، 1402ه ق ،ج 1،66).
جرم در شریعت اسلامی عبارتست از: هرگونه عصیان نسبت به اوامر و نواهی خداوند. اما جنایت آن جرمی است كه شارع مقدس بر آن كیفر دنیوی قرار داده است اگر چه بر دایره ای تنگتر از آن مثل جراحت و قتل اطلاق می شود( التسخیری، بی تا، 9). مجازات به هر عملی گفته می شود كه به منظور جلوگیری و تكرار تخلفات از قانون طراحی شده است.
از نظر حقوقی جرم هر فعل یا ترك فعلی كه مطابق قانون قابل مجازات یا مستلزم اقدامات تأمینی و تربیتی باشد جرم محسوب می گردد(عبدی، 1377،33).
مجرم: کسی است که با انجام عمل خلاف شرع و قانون مرتکب جرم شده است. مجرم نه تنها در حین تحمل کیفر بایستی اصلاح و تربیت شود بلکه در هنگام خروج از زندان و پس از کسب آزادی باید مورد راهنمایی و حمایت قرار گیرد تا مجدداً مرتکب جرم نگردد.
واژه زندان در لغت، قرآن و حدیث به معانی سجن، حبس، امساك، حصر و نفی آمده است.
1)سجــــن:
الف)سجن در لغت: صحاح اللغة «السبجن: الحبس و السجن بالفتح: المصدر و قد سجنه یسجنه ای حبسه» (الجوهری، 1407ه،ج5 ،2133). المفردات فی غریب القرآن «الحبس: الحبس فی السجن. وقرئ(رب السجن احب الی) بفتح السین وكسرها. قال: لیسجننه حتی حین و دخل معه السجــــن فتیان ...»( راغب اصفهانی، 225).
ب)سجن در قرآن: «رب السجن احب الی مما یدعوننی الیه» ای خدا رنج زندان خوش تر از این كار زشتی است كه زنان بر من روا دارند( یوسف/33). «لا جعلنك من المسجونین» باز فرعون به حضرت موسی (ع) گفت اگرغیر من خدایی را بپرستی، البته تو را به زندان خواهم كشید( شعرا / 29).
ج)سجن در حدیث: هر یك از لفظ های سجن و حبس در موارد فراوان بر زبان پیامبر اكرم(ص) جاری شده است:
1)هنگامی كه عموی پیامبر(ص) ابوطالب پرسید آیا می دانی این قوم به چه منظوری برای تو تشكیل جلسه می دهند؟ فرمود: «یریدون أن یسجنونی او یقتلونی او یخرجونی» یعنی می خواهند مرا زندانی كنند یا بكشند یا بیرونم كنند( رضا، بی تا، ج6 ،361 ).
2)در حدیث ابوسعید آمده كه آن حضرت (ص) فرمودند: یؤتی بكتابه فیوضع فی سجین(نامه عملش را به او می دهند و در سجین قرار می گیرد) سجین صیغه مبالغه از كلمه سجن است(ابن اثیر، بی تا، 344 ).
3) همانطور كه نقل كرده اند: ما شیء احق بطول سجن من لسان ( یعنی چیزی سزاوارتر برای زندانی كردن از زبان وجود ندارد) ( ابن منظور، 203).
2) حبــــــس:
الف)حبس در لغت: القاموس المحیط«الحبس: المنع كالمحبس كمقعد. حبسه یحسبه.... »( فیروز آبادی، وفات 817ه ،ج2 ،213).
در فرهنگ معین حبس به معنی زندانی كردن و بازداشتن آمده است. در جای دیگر حبس چنین تعریف شده است: «سلب آزادی و اختیار نفس در مدت معین و یا نامحدود به طوریكه در آن، حالت ترخیص وجود نداشته باشد و اگر حالت انتظار وجود داشته باشد آنرا توقیف گویند نه حبس»( جعفری لنگرودی، 1374، 208) .
ب)حبس در قرآن: «تحسبونهما من بعد الصلاه فیقسمان باالله ارتبتم» شاهدان را نگه دارید اگر از آنها (دو شاهد) بدگمانید تا بعد از نماز آنها را سوگند دهند كه ما به حق شهادت می دهیم»( مائده / 106).
«و لئن اخرنا عنهم العذاب الی امه معدوده لیقولن ما یحبسه: اگر ما عذاب را از آن منكران معاد تا وقت معین به تعویق اندازیم، آنها به جای آنكه توبه از گناه كنند تمسخر و استهزاء كرده و گویند چه موجب تأخیر عذاب شده(هود/ 8).
دو واژه سجن و حبس دارای یك معنای كلی هستند و آن همان ممانعت از دخل و تصرف آزاد و جلوگیری از انجام عمل آزادانه است. سجن به معنای زندانی كردن و حبس به معنای منع، بازداشت، سلب آزادی و محدود و محصور كردن است(قندرو بیجارپس، 1386، 56).
3) امساك: «والتی یاتین الفاحشه من نساءكم فاستشهدوا علیهن اربعه منكم فان شهدوا فأمسكوهن فی البیوت» زنانی كه عمل ناشایسته كنند چهار شاهد مسلمان بر آنها بخوانید چنانچه شهادت دادند در این صورت آنها را در خانه نگه دارید( نساء / 15).
4) حصر: «فاقتبلوا المشركین حیث وجدتموهم و خذوهم واحصروهم »آنگاه مشركان را هر جا یابید به قتل برسانید و آنها را دستگیر و محاصره كنید (توبه /15 ).
5) نفی: «انما جزاء الذین یحاربون الله و رسوله و یسعون فی الارض فساداً أن یقتلوا او یصلبوا و تقطع أیدیهم و أ رجلهم من خلاف او ینفوا من الارض» همانا كیفر آنان كه با خدا و رسول او (ص) به جنگ برخیزند و به فساد كوشند در زمین جز این نباشد كه آنها را به قتل رسانند یا به دار كشند و یا دست و پایشان بر خلاف ببرند(یعنی دست راست را با پای چپ و یا به عكس)یا با نفی بلد و تبعید از سرزمین صالحان دور كنند(مائده / 33).
زندان در لغت به معنب بندیخانه، جایی که محکومان و تبهکاران را در آنجا نگه می دارند و حبس است(شمس، 1382، 24).
امروزه در معنی زندان اختلاف نظر وجود دارد اینكه زندان محل است یا خود یك نوع جریان سیال زندگی است؛ به هر حال زندان زاییده جرم و جرم زائیده گناه و گناه زائیده انحراف است(آخوندی، 1368، 76).
بستانی حبس را چنین تعریف كرده است: سجن یا حبس عبارت است از آن مكانی كه در آن محكومان به ارتكاب گناهان و جرایم موجب زندان كه خود به ارتكاب آن اعتراف كرده و یا متهمانی كه به اتهام وارده اعتراف نكرده زندانی می شوند، ممكن است زندان به خاطر چیز دیگری غیر از گناه مثل دیون مالی و یا قرار گرفتن در دست دشمن و اسرای جنگی و امثال آن باشد(ا دائره المعارف ، بی تا ، ج 9 ، 508).
محققین حقوق جزا معتقدند: حبس یعنی سلب آزادی و اختیار نفس در مدت معین یا نامحدود به طور كلی كه در زمان آن حالت انتظار و ترخیص وجود نداشته باشد، چون اگر حالت انتظار وجود داشته باشد آن را توقیف و یا (بازداشت) گویند ( جعفری لنگرودی ، 1374، 208).
تعریف زندان از نظر قانون: زندان محلی است که متهمان و محکومان با قرار و حکم کتبی مقام قضایی موقتاّ یا برای مدت معینی و یا بطور دائم به منظور اصلاح و تربیت و درمان نارسائیها و بیماریهای اجتماعی و تحمل کیفر نگهداری می شوند(آیین نامه مقررات زندانهای جمهوری اسلامی ایران، ص1).
در آیین نامه زندانهای ایران نیز زندان چنین تعریف شده است: زندان عبارتست از محل حفاظت محكومان و موسسه ای است تربیتی و درمانی كه زندانـی را به حكم مقامات صلاحیتدار قانونی برای مدتی كه محكوم به اقامت در این محل می شوند ، پذیرفته و نسبت به اسكان و حفاظت و بهداشت و درمان نارسائی و بیماری ها و همچنین آموزش و پــــرورش علمی و حرفه ای و تهیه موجبات عادت دادن آنان به زندگانی عادی اهتمام و اقدام می نماید(آیین نامه زندانها و بازداشتگاهها مصوب 1347 به نقل سپهری، 1373،78)
زندان از نظر حقوقدانان: محلی است که محکومین را در جهت حفظ امنیت اجتماعی و رعایت حقوق شاکی(اعم از خصوصی یا عمومی) و رعایت سایر حقوق زندانی به جز آنچه در حکم قید شده، و به منظور اصلاح و تربیت بواسطه جلوگیری از تکرار جرم با مجوز مرجع قضایی و یا مسئولین زندان در آنجا نگهداری می کنند( شمس، 1375، 17).
معنای اصطلاحی زندان به عنوان كیفر و مجازات مشخص شده است از معنای لغوی گرفته شده؛ چرا كه با حبس شدن مجرم در زندان در واقع از او سلب آزادی می شود. آنچه كه از مفهوم لغوی و اصطلاحی حبس مستفاد می شود اینست كه فرد نتواند بدون اراده فرد دیگر و به طور آزادانه رفت و آمد نماید و یا اینكه در محیطی مثل زندان یا بازداشتگاه از اختیار كامل برخوردار نیست.
1-8-1 عناوین مرتبط با واژه زندان
بازداشت موقت: برای تعیین تکلیف متهمان صورت می گیرد و پیش از آن است که حکم نهایی از سوی حاکم شرع و مراجع قضایی صادر شود، بازداشت موقت برای روشن شدن وضع متهم در اسلام مجاز است(قرشی، 1354، 157).
بازداشتگاه: محلی است كه به منظور حفظ امنیت اجتماعی و رعایت حقوق شاكی اعم از خصوصی و عمومی و جلوگیری از امحاء و مخدوش كردن صحنه جرم و نیز پیشگیری از فرار متهم و حفظ جان وی با رعایت سایر حقوق متهم (بازداشت شده) بویژه حفظ شئونات وی تا هنگام صدور حكم متهم را با مجوز مرجع قضایی و به تشخیص مسئولین بازداشتگاه در آنجا نگهداری می كنند( شمس، 1375،20).
علم زندانها: علمی است که انواع مجازاتها و اقدامات تأمینی، طرز اجرا و تطبیق آنها با شخصیت زندانیان و تشکیلات زندانها و اصولی را که رعایت آنها در بهبود وضع زندانیان و آماده کردن آنها برای بازگشت به محیط عادی اجتماعی مؤثر است مورد بحث قرار می دهد، هم چنین تکالیف و وظایف زندانیان را در حدود حقوق آنان از موقع بازداشت و یا در ضمن اجرای کیفرهای سالب آزادی و یا اقدامات تأمینی تعیین می کند(همان منبع، 12).
مراكز باز پروری: مراكز باز پروری معالجه متهمان و محكومان معتاد و اردوگاهای كار برای نگهداری معتادان كه طبق حكم مقامات قضایی برای مدتی در این مركز نگهداری می شوند(وائلی، 1362، 135- 134)
تعلیق مجازات: تعلیق اجرای مجازات محكومیت هایی كه قاضی در زمان صدور حكم اجرای آنها را معلق می دارد. تعلیق بر دو نوع است ساده و مراقبتی. مدت تعلیق یا مدت آزمایشی از هیجده ماه تا سه سال است موارد آن در قانون ذكر شده و قاضی نمی تواند مواردی را بر آن اضافه كند. اهداف تعلیق مجازات عبارت است از: جلوگیری از سوء مصاحبت مجرم با زندانیان سابقه دار، كمك به مجرم برای اجتماعی شدن و بازگشت به زندگی عادی در جامعه، صرفه جویی در هزینه های زندان و استفاده جامعه از كار و فعالیت مجرمین می باشد( ولیدی، 1379، 8 ).
كانون اصلاح و تربیت: مركزی است جهت نگهداری اصلاح و تربیت تهذیب اطفال غیربالغ بزهكار یا بزهكارانی كه كمتر از هیجده سال تمام سن داشته باشند، كه در این مركز بر حسب نوع واستعداد این افراد امكانات رفاهی، فرهنگی، حرفه آموزی، بهداشتی و تربیت بدنی وجود دارد. كانون اصلاح و تربیت مركزی است كه اطفال بزهكار به حكم دادگاه اطفال برای آموزش علمی و حرفه ای و تربیت و تهذیب اخلاق در آنجا نگهداری می شوند(گودرزی بروجردی، 1383، 172 )
مجازاتهای بازدارنده: تأدیب یا عقوبتی است كه از طرف حكومت به منظور حفظ نظم مراعات مصلحت اجتماع در قبال تخلف از مقررات و نظامات حكومتی تعیین می گردد؛ از قبیل حبس جزای نقدی، تعطیل محل كسب، لغو پروانه و محرومیت از حقوق اجتماعی و اقامت در نقطه یا نقاط معین و منع از اقامت در نقط و یا نقاط معین و مانند آن( ماده 17 قانون مجازات اسلامی مصوب 1370).
كیفرهای تكمیلی: مجازاتهای تكمیلی مجازاتهایی را گویند كه مجرم علاوه بر محكومیت به مجازات اصلی، بدان نیز محكوم می شود. مثل كسی كه در ماههای حرام مرتكب قتل شده، علاوه بر پرداخت دیه به پرداخت یك سوم آن نیز محكوم می گردد( سپهری، 1373، 37 ).
مجازات تبعی: مجازاتی گویند كه بنا بر حكم اصلی مجرم بدان كیفر می شود خواه حكم به مجازات اصلی صادر شده باشد یا نه مثل محرومیت قاتل از ارث. مجازات بدلی: كیفری است كه در شرایط خاص جای كیفر اصلی را می گیرد مانند پرداخت دیه در صورت مصالحه به جای قتل. مجازات اصلی: قصاص در قتل، حدود، قصاص و تعزیرات است(سپهری، 1373، 36). باید توجه داشت كه فرق بین كیفرهای تكمیلی و تبعی كه هر دو علاوه بر مجازات اصلی اجرا می شوند این است كه در كیفرهای تكمیلی تصریح قاضی ضرورت دارد ولی در كیفر تبعی لازم نیست (جندی، 942 ه ق ، 36) .
فصل دوم
تاریخچه، طبقه بندی، انواع و مشروعیت زندان
2-1 تاریخچه زندان در اسلام و ایران
2-1-1تاریخچه زندان در اسلام
روایات فراوانی به طرق گوناگون از پیشوایان معصوین (ع) رسیده است که مجازات زندان را برای به کیفر رساندن بزهکار تجویز کرده اند؛ صاحب «دراسات فی ولایه الفقیه» روایات دال بر مشروعیت زندان از طریق شیعه و سنی را اجمالاً مستفیض بلکه متواتر می داند( المنتظری، 1408ه، ج2،431-430).
1) عن ابی عبدالله فی حدیث فی السرقه قال« تقطع الید و الرجل ثم لاتقطع بعد، لکن أن عاد حبس و أنفق علیه من بیت المال المسلمین»( طوسی، استبصار ، ج4 ، 281).
2) عن زراه عن ابی جعفر(ع) «فی رجل امر رجلاً بقتل رجل(فقتله) فقال «یقتل به الذی قتله و یحبس الامر بقتله فی الحبس حتی یموت» (همان منبع، فروع کافی ، ج7 ،270).
3) عن علی بن الحسین(ع) فی الرجل یقع علی اخته. قال«یضرب ضربه بالسیف بلغت منه ما بلغت فان عاش خلد فی السجن حتی یموت( حر عاملی، وسائل الشیعه ، ج 18، 387).
4) عن علی (ع) قال « اذا قطع الطریق اللصوص و اشهروالسلاح و لم یاخذوا مالاً و لم یقتلوا مسلماً ثم اخذوا حبسوا حتی یموتوا و ذلک نفیهم من الارض»( بقال، 323 ).
* دكتر عطیه مصطفی در كتاب (نظم الحكم بمصرفی عهد الفاطمیین ، بی تا، 289) می نویسد : زندان به این صورت كه ما می بینیم كه متهم یا مجرم در یك مكان تنگ زندانی می كنند در زمان پیامبر (ص) و عهد ابوبكر نبود، بلكه در آن دوران زندان عبارت بود از: بازداشت شخص و جلوگیری از تصرفات آزاد. اما اسیران جنگی در حظیره هایی كه در كنار مسجد ساخته می شد، نگهداری می شدند چون در زمان عمر تعداد جمعیت رو به ازدیاد نهاد، زندان مخصوص جهت نگهداری افراد در نظر گرفته شد. از اینجا معلوم می شود كه رسول اكرم (ص) زندان مخصوصی را برای زندان زنها در نظر گرفت، و چون وضع مالی مسلمانها مساعد نبود ناگزیر گوشه ای از مسجد را برای این منظور تعیین كرد. بعداً كه نیاز در این مورد بیشتر شد مسلمان ها ناچار ساختمانی را جهت حبس كردن افراد خطاكار اختصاص دادند و در پرتو احكام و شریعت پیامبر(ص) كه می بینیم فقها صراحتاً فتوی می دهند كه زندان زنان با مردان و نیز زندان كودكان با بزرگسالان باید جدا باشد.
* ابن همام حنفی(1412ق، ج5، ص471) می گوید: در آن دوران، مکانی به نام زندان به مفهوم رایج امروز وجود نداشت، بلکه متخلفین، متهمین و اسیران را در مسجد و دهلیز حبس می کردند، تا این که عمر خانه ای در مکه به چهار هزار درهم خرید و آن را به زندان اختصاص داد. البته گفته شده است که در دوران عمر و عثمان نیز زندان به معنای اصطلاحی اش وجود نداشته است و در زمان خلافت امام علی (ع) بود که نخستین زندان ساخته شد.
* زمخشری (1411ق، 405) در این باره گفته است : علی(ع) نخست زندانی از نی ساخت و آن را (مانع) یا (نافع) نامید. پس دزدان آن را سوراخ کردند؛ بعد از ان زندان دیگر از گل ساخت وآن را (مخیس) نامید.
عمل زندانی كردن در زمان پیامبر اكرم (ص) معمول بوده بی آنكه مكان خاصی برای این مقصود اختصاص داشته باشد خانه، مسجد، دالان و مكان های دیگر از جمله این ها بود. هدف اصلی از حبس كردن تهدید آزادیهای شخص و آمد و رفت او بود. كمی محكومان به حبس موجب شد نیازی به ساختن زندان در اسلام نباشد(شیرازی، 87 ). در زمان پیامبر اكرم(ص)حبس زن و مرد به طور جداگانه انجام می گرفت.
در زمان ابوبکر، نیز وضعیت به همین نحو بوده و از ساخت زندان و زندانی کردن خبری نبوده است. برخی بر این باورند که نخستین زندان را عمر خلیفه دوم مسلمانان ساخت، چون در زمان ایشان اسلام رو به گسترش نهاد و نیاز به مکانی برای زندای کردن متهمان و متخلفان به طور جدی احساس شد، وی خانه ای از صفوان بن امیه به چهار هزار درهم خرید و آن را به زندان اختصاص داد(مصطفی، بی تا، 68).
در زمان پیامبر (ص) و ابوبكر جایی را در تاریخ به نام زندان نمی شناسیم، در آن دوران متهم را در مسجد حبس می كردند و طرف دعوی او و یا نماینده اش را، ملازم او قرار می دادند تا نتواند دست به فرار بزند. منظور پیامبر(ص) از این عمل این بود كه متهم از آمیزش با دیگران باز دارد، و هر گاه متهم به جایی می رسید كه سزاوار حدی از حدود الهی می شد، فورآً و بدون درنگ در باره اش اجرا می گردید، تا اینكه در زمان عمر بن خطاب محلی جهت حبس كردن مجرمان تعیین گشت(صبحی صالح ، بیروت، 321 ). زندانی كه عمر بن خطاب تأسیس كرد و بعدا به نام زندان عارم نامیده شد بلكه، به طور قطع محل آن در مكه بوده ولی از نطر تاریخ در كدام قسمت مكه قرار داشته شناسایی نشده است.(وائلی ،1362، 131)
آن گونه که از متون تاریخی بر می آید، پیامبر اكرم(ص) اسیران جنگی را در بین مسلمانان تقسیم می کردند و نگهداریشان را به عهده آنان می گذاشتند، در پاره ای اوقات نیز متهمان و اسیران به طور موقت در مسجد نگهداری می شدند و در موارد خاصی آنها را به ستون های مسجد می بستند.(مروتی، 1386، 174)
پس از فتح مسلمین احكام كیفری اسلام عبارت بود از قصاص، حدود، دیات وتعزیرات بود، مسائل شرعی و اسلامی عمدتاً در زندانها رعایت نمی شد( قندرو بیجارپس، 1386، 91). با گسترش قلمرو حكومت ها و ایجاد تشكیلات حكومتی استفاده از زندان به صورت یك امر متداول گردید و نقش مهمی در گسترش حكومت ها و به دست گرفتن قدرت حاكمان (خلفای اموی و عباسی )گردید.
در زمان خلافت حضرت علی (ع) برای اولین بار در اسلام زندانی احداث شد كه نافع نام داشت و زندان دیگری مخیس نام داشت(وائلی، 1386، 83). زندان در عهد آن حضرت (ع) بر اساس شریعت اسلامی و توجه به حقوق و شخصیت زندانیان بود.
زندان در عصر بنی امیه تغییر كرد تبدیل به كانونی برای مخالفان سیاسی بنی امیه شد. عمر اقدام به ساختن زندان نكرد او مسجدی خرید و از او برای زندان استفاده كرد( قندرو بیجارپس، 1386، 84-83 ).
معاویه نخستین كسى بود كه براى زندانها شیوه و روشى ثابت پایهگذارى كرد در روزگار معاویه زندانها به چهره كامل خود درآمد و مجهز به نگهبان(زندانبان) شد(ساكت، 1361، 379 ). در زندانهای معاویه كتك زدن زندانیان كار رایجی بود، كمبود غذا و آب وسایر امكانات مورد نیاز، تفكیك میان زندانیان وجود نداشت. عمربن عبدالعزیز در این زمان سعی كرد مسائل شرعی در میان زندانیان را رعایت كند( قندرو بیجارپس، 1386، 86 ).
به تدریج زندان به عنوان ابزار قدرت در اختیار خلفاى اموى قرار گرفت و زندان توام با شكنجه جایگاه وسیع و مهمى نزد خلفاى اموى و پس از آن، عباسى پیدا نمود. به فاصله كوتاهى پس از استقرار مذهب اسلام، خلفاى اموى و عباسى، براى از بین بردن مخالفان خود اصول حقوق جزاى اسلامى را نادیده گرفته و به قتل و ضرب و حبس مخالفین پرداختند. از جمله قتل ائمه اطهار(علیهم السلام) از طرف خلفا لكه ننگى است بر دامن تاریخ كه هرگز زدوده نخواهد شد( محسنی، 1387، 107).
در شهرهاى مهم آن زمان همچون مكه، مدینه، كوفه، شام، بصره و ... زندانهاى مخوفى وجود داشته است، مخوفترین زندانهاى دوران بنىامیه را زندان حجاج بن یوسف ثقفى ذكر نمودهاند(نهج البلاغه، ترجمه علی دشتی، 1378 ،227 ).
وائلى(1362، 392) به نقل از مروجالذهب مسعودى آورده است: «حجاج مرد در حالى كه در زندان او پنجاه هزار مرد و سى هزار زن وجود داشت و حجاج همه آنها را در یك زندان حبس كرده بود» در این زندانها هیچ تفكیكى وجود نداشت و زندانیان در زیر گرماى شدید هوا، تحت آزار و شكنجه قرار مىگرفتند.
زندان در عصر بنی عباس كه همان روش امویان را ادامه داد؛ گر چه امویان با شعار دفاع از اسلام بر سر كار آمدند تعداد زندانها در این عصر به دلیل وسعت كشورهای اسلامی زیاد بود، گسترش زندانها بیشتر جنبه سیاسی داشت. در این زمان علاوه بر زندانهای عمومی خلیفه و سران دیگر كشورها دارای زندان های خصوصی بودند، این زندانها اختصاص به اقشار خاصی مثل بستگان نزدیك خلیفه داشت، زندانهای خصوصی كه اتاق های تاریك و نمناك یا چاههای عمیق بود در آنجا زندانی با مار و سوسمار، سایر حشرات موذی و حیوانات نگهداری كرده ودر عرض چند ساعت یا چند روز از بین می رفتند. در این زمان هر زندان برای خود نظام مخصوص داشت؛ در عین حال تفكیك زندانیان از لحاظ جنسیت مجرم و جرایم ارتكابی رعایت می شد. علت زندانی كردن افراد جنبه سیاسی داشت، نحوه رفتار با زندانیان به شكل اسفناكی بود، انواع شكنجه های اسفناك در مورد آنها به كار برده می شد گاهی اوقات چشمهای زندانیان از حدقه بیرون می آوردند. عوامل آزادی اموری از قبیل شكستن در و دیوار زندان یا رهایی از طریق وساطت و شفاعت بود. (قندرو بیجارپس، 1386، 88).
دهههاى نخست صدر اسلام را مىتوان دوران طلایى احترام به كرامت انسانى نامید یعنی این دوران، حقوق زندانیان با توجه به سیره پیامبر اكرم (ص) و حضرت على (ع)رعایت مىشده است. بر كسى پوشیده نیست كه در زمان شهادت حضرت على (ع) تنها یك زندانى وجود داشته است و آن، قاتل آن حضرت بوده است.
در سال 813 میلادی در مجمع روحانیون مسیحی در رم مقررات مربوط به اداره زندانها به تصویب رسید؛ و طرحی شد كه زندانها باید جنبه ندامتگاه داشته باشد و برای نیل به این هدف زندانیان را به سیستم انفرادی نگهداری شده و به آنان كاردستی آموخته شود، اجازه خواندن كتب مذهبی را داشته باشند و روحانیون در زندانها زندانبان را ملاقات و با نصایح سودمند آنها را به راه راست هدایت كنند. در اجرای تصمیمات مذكور در همان سال اولین زندان به سیستم انفرادی در رم بنا گردید(قندرو بیجارپس، 1386، 10).
2-1-2 تاریخچه زندان در ایران
مجازاتها در ایران باستان بسیار شدید و توأم با قساوت و شقاوت بود حبس كردن نیز در كنار مجازاتهایی مانند اعدام، زنجیر كردن و تازیانه زدن اجرا می شد؛ حبس جزء مجازاتها نبود، بلكه وسیله ای برای از میان بردن بی سروصدای اشخاص بلند مرتبه بود كه وجودشان برای پادشاه و كشور خطر داشت. در دوره های باستان در ایران توقیف مقدماتی ممكن بود تا مدت غیر محدودی دوام پیدا كند. «قلعه فراموشی» كه نوعی « قلعه باستیل» بود مخصوص نابود كردن بی سر و صدای مجرمان سیاسی بود(راوندی، 1368، 19 ).
مجازات حبس در دوره قاجار بسیار دردناك بود، زندان در ایران مانند سایر كشورها وسیله ای برای سلب آزادی است ولی ممكن است عواقب سختی هم داشته باشد.اگر زندانی نتواند هزینه زندگی خود را بدهد باید از گرسنگی بمیرد. در نقاطی كه زندان وجود ندارد برای توقیف مجرمین معمولاً از كند و زنجیر استفاده می كنند، به هر ساق پای محكوم دو قطعه بزرگ چوب از یك سو به زنجیر آهنی و از سوی دیگر به قفل محكمی متصل می كردند می بندند (قندرو بیجارپس، 1386، 92).
در زمان پهلوی روش اداره زندان ها و برخورد با زندانی غیر قانونی و مخالف با شریعت اسلام بود؛ گناهكار و بی گناه محبوس در زندان زیر كتك و شكنجه قرار می گرفتند، خصوصاً زندانهای سیاسی طاغوت زمان محمد رضا شاه صحنه وحشیانه ترین رفتارهای ضد انسانی رژیم پهلوی بود، در زندانهای این زمان اموری از قبیل: بازداشت زاید بر مدت، زدن فحاشی و شكنجه های دیگر، جلوگیری یا سخت گیری در كیفیت ملاقات زندانیان با خانوادهایشان، دادن اطلاعات غلط به ملاقات كنندگان در خصوص وضعیت زندانی مثل تیرباران شدن زندانی، وجود جو خفقان و اختناق در زندانهای طاغوت، بازجویی مكرر از زندانیان و تفتیش وسایل شخصی آنها، ممانعت از بازدید سازمانهای بین المللی از زندانها و زندانیان( همان منبع، 96 ).
در زمان مشروطیت پادشاهان ایران مجرمین و مخالفین و دشمنان خویش را زندانی نموده و بی رحمانه ترین شكنجه ها را در مورد آنها روا می داشتند حتی خانواده زندانیان را در معرض آزار و شكنجه قرار می دادند(قندرو بیجارپس، 1386، 97 ).
آنچه كه از اسناد و مدارك به دست می آید تا اوایل 1332 زندان مخصوص نسوان(زنان) در ایران وجود نداشته است. زیرا تا سال 1332 زندان نسوان عبارت بود از یك خانه اجاره ای در یكی از محلات شهر تهران كه دارای حیاط بزرگ و اتاق های متعددی بود، ولی در تاریخ فوق یعنی سال 1332 به علت گرانی اجاره منزل، اداره زندانها تصمیم گرفت كه زندانیان زن را به زندان قصر منتقل نماید. بنابراین بلافاصله حیات دارالتأدیب كه در گوشه شمال غربی زندان قصر وجود داشت تخلیه شد و در اختیار زندان زنان قرار گرفت( طباطبایی ، 1334به نقل گودرزی بروجردی، 1383، 170).
بنابراین در مفهوم اساسی زندان مكان مدخلیتی ندارد؛ بلكه آنچه مهم است جلوگیری از تصرفات آزادانه فرد می باشد در قدیم زندان بیشتر برای نگهداری موقت كسانی بود كه در انتظار محاكمه و اجرای حكم اعدام و با انواع مجازاتهای بدنی، یا بدون آنكه مدتی برای دوران زندان آنها تعیین شده باشد و در دخمه های سرد و تاریك تا زمان مرگ زودرس آنها رها می شدند، گاهی اوقات هم به خاطر پرداخت جریمه زندانی می كردند آنقدر آنها را نگه می داشتند تا خویشان و دوستان پول لازم را جمع آوری كرده موجبات آزادی زندانی را فراهم می كردند(صانعی ،1371 ، 132).
شكل های گذشته زندان بیشتر از جنبه بازداشتی برخوردار بود و در جهت اجرای برخی اقدامات تنبیهی به كار برده می شد؛ در حالیكه امروزه بیشتر زندانها مكانی برای نگهداری مجرمین و به كار بردن برنامه های اصلاحی و تربیتی است در عین محدود ساختن آنها تبدیل شده اند.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1357 به مسائل مربوط به زندانیان توجه زیادی می شد با توجه به مسائل انسانی و اسلامی و اهداف مجازات قوانینی در باره نحوه رفتار با زندانی، روش اداره زندانها، حمایت از زندگی در حین گذراندن محكومیت و بعد از آن و غیره وضع گردید. در تاریخ 17 اردیبهشت 1361آیین نامه زندانها تحت عنوان آیین نامه امور زندانها و اقدامات تأمینی و تربیتی كشور در شورای عالی قضایی تصویب گردید. با شكل گیری انقلاب و به دستور امام خمینی(ره) كه فرمودند: زندان باید به دانشگاه تبدیل شود زندان چهره تازگی به خود گرفت و به منظور نیل به این هدف مقدس سازمانی تحت عنوان سازمان زندانها و اقدامات تأمینی و تربیتی در اواخر خرداد سال 1364 بوجود آمد كه در جهت اجرای صحیح مجازات حبس یكی از ضروریات انقلاب اسلامی محسوب می شد(قندرو بیجارش ، 1386 ،97 ).
2-2 طبقه بندی زندانیان بر حسب عناوین مختلف:
تعریف طبقه بندی: به معنای رده بندی، صف بندی کردن و طبقه به معنی مرتب، صف، رده یک جنس از مردم و در اینجا به معنی طبقه بندی و رده بندی زندانیان است بر اساس جرم، جنس، شخصیت و سن .
2-2-1 جایگاه بحث طبقه بندی زندانیان در اسلام
در علم اصول فقه آمده که آنچه مقدمه برای انجام کار حرامی می شود، حرام است(مظفر، 1386، 261).
یعنی آنچه باعث می شود زمینه ارتکاب گناه و جرم و مفاسدی را ایجاد کند ممنوع است. «مقدمه الحرام ان کانت سبباً له فهو حرام و معصیه کما ثبت فی الاصول و إن کانت شرطاً و قصد من فعله التواصل الی المحرم فالظاهر کون هذا الفعل معصیه و حراماً»(هر عملی که وسیله ای برای حرامی قلمداد شود، اگر سببی برای انجام آن باشد حرام است و اگر شرطی برای انجام آن حرام باشد در صورتی حرام است که با انجام دادن آن رسیدن به عمل حرام مورد نظر بوده است)(نراقی، 25).
بنابراین می توان گفت که طبقه بندی در واقع نوعی اقدام جهت پیشگیری از وقوع جرائم داخلی زندان یا پیشگیری از مفاسدی است که ممکن است به زندانیان سرایت نماید. از جمله این نوع طبقه بندی بر اساس اصل مسلم فقهی صورت می گیرد جداسازی و طبقه بندی جنسیتی است؛ به طوری که زندانیان زن از مردان جدا و زندانیان نوجوان، جوان و بزرگسال به تفکیک نگهداری می شوند. همچنین زندانیان بازداشتی از زندانیان محکوم به دلیل بدآموزی تجربی جرائم و......جداگانه نگهداری می شوند. طبقه بندی شخصیتی زندانیان به دلیل اصلاح و تربیت علمی آنان امری ضروری است( شمس، 1382، 57-56).
2-2-2 جایگاه بحث طبقه بندی در حقوق ایران:
اجرای روشهای اصلاحی و تربیتی بدون بدون تفكیك و طبقه بندی زندانیان امكان پذیر نیست بر حسب جنسیت(زن و مرد)، سن (اطفال، نوجوان، جوانان، بزرگسالان و پیران)، از نظر وضعیت قضایی(تحت قرار یا متهم، محكوم)، وضع سلامتی(بیمارین جسمی، روانی، معتادین)، نوع جرایم(سیاسی، عادی)، ویژگی جرم(مجرمین اتفاقی و تصادفی، مجرمین غیر اتفاقی)، بر حسب سابقه (مجرمین به عادت و شرور و سابقه دار، مجرمین بی خطر یا كم خطر)، مدت محكومیت(كوتاه مدت، میان مدت و طویل المدت) و بر حسب ملیت(ایرانی، افغانی و پاكستانی). وجه مشترك كلیه زندانیان ایران در این زمینه عبارت است از تفكیك میان زن و مرد زندانی، شاخص عمومی دیگر مربوط به تفكیك میان نوع جرائم (عادی، سیاسی )است(عبدی، 1377، 80- 79 ).
2-2-2-1 انواع طبقه بندی در حقوق ایران:
الف)طبقه بندی جنسی: اولین نوع طبقه بندی که به ذهن می آید و مورد توجه مسئولین زندان قرار می گیرد طبقه بندی جنسی و جدا کردن محل نگهداری زنان از مردان است. زندانیان در این بخش به دو شکل نگهداری می شوند :
- طبقه بندی جنسی مشترک: در این نوع طبقه بندی زنان و مردان به صورت مشترک و باهم در یک محل نگهداری می شوند؛ مشکلات بهداشتی، اخلاقی و و بیماری های مقاربتی در این نوع طبقه بندی زیاد است.
- طبقه بندی جنسی غیر مشترک: در این نوع طبقه بندی زندانی مرد از زندانی زن جداست. در این نوع بهداشت روانی و سایر معضلات ناشی از نگهداری مشترک جنسی بیشتر خواهد بود. هدف در این طبقه بندی امنیت زندانیان بواسطه شرایط خاصی که دارا می باشند خواهد بود. زندانیان زن در جمع زنان و هم جنسان خود آزادتر، راحت تر خواهند بود ضمن اینکه در اکثر مذاهب الهی تأکید بر اینگونه طبقه بندی شده و حریم هایی برای زنان و دختران قائل هستند و در جامعه آزاد نیز آنان را مقید به بعضی باید و نباید ها کرده است(شمس، 1382، 61).
در علم اصول فقه به استناد به باب مقدمه واجب و حرام تفكیك جنسی و سنی را می توان اعمال كرد و نیز برای جلوگیری از مفسده می توان زنها را از مردان جدا ساخت( مظفر، 1386، 261 ).
دكتر عطیه مصطفی(بی تا ، 289) به نقل از كتاب احكام السجون آورده است: كه در زمان پیامبر اكرم (ص) زنان در محوطه محصور مسجد حبس می شدند.
در خصوص تفكیك جنسیت زندانیان تصریح شده به اینكه باید زندان زنها از زندان مردها جدا باشد. همانگونه كه افراد كم سن و سال نباید با اشخاص بزرگسال در یك جا زندانی شوند تا از این راه فتنه ای بوجود نیاید. و احیاناً از تعبیر بعضی فقها معلوم می شود كه جایی كه اطفال در آنجا زندانی می شوند نباید زندان نامیده شود، بلكه باید به نامی كه مشعر بر اصلاح باشد معروف گردد( ابن عابدین ، 1410 ق ، 328 و 347).
ب) طبقه بندی سنی: در این نوع از طبقه بندی مجرمین بر اساس میزان سن به صورت اطفال زیر 18 سال، نوجوانان 18تا22 سال، جوانان تا 25 سال، و بزرگسالان از 25 سال به بالا تقسیم می شوند كه با توجه به وضعیت جسمانی و روانی پیران، می باید افراد دارای 55 سال به بالا نیز به تفكیك نگهداری و طبقه بندی شوند(شمس، 1375، 93 ). طفل جز برای تأدیب زندانی نمی شود چرا كه هنوز مكلف نیست(سرخسی، 61).
در بعضی زندانها مشخص شده است که اطفال کمتر از ده سال تا پیرمردان وپیرزنان بالای 80 سال وارد زندان شده اند. طبیعی است که نگهداری این طیف اشخاص با همدیگر مناسب نیست. علاوه بر مشکلات بهداشتی، الگوپذیری، بحران هویت در نوجوانان و جوانان، انتقال تجارب، معمولاً نیازهای هر کدام از سنین فوق اقتضای شرایط نگهداری خاص متناسب با شرایط سنی دارد. چگونه می توان نوجوانی که اقتضای سنی وی ایجاب می کند، شیطنت و تحرک و سروصدای بیش از حد داشته باشد در کنار پیرمرد یا پیرزنی نگهداری شوند( شمس، 1382، 63 ).
- طبقه بندی سنی اطفال: اگرچه بعضاً اطفال شامل کسانی می دانند که در کانون اصلاح و تربیت نگهداری می شوند، اما اطفال در این بخش دارای تقسیمات گوناگونی است که عبارتست از: اطفال 8 تا 10 سال، اطفال 10 تا 12، اطفال 12 تا 14، اطفال 14 تا 16 و اطفال 16 تا 18 سال. هر کدام از سنین فوق دارای شرایط ویژه جسمی و روانی می باشند که می باید به صورت علمی بر اساس اصول ارکان نهاد اصلاح و تربیت جداگانه نگهداری شوند(همان منبع، 64 ).
هر كودكی كه از او سلب آزادی شده باشد باید از بزرگسالان جدا شوند، مگر آنكه عدم جداسازی به نفع كودك تشخیص داده شود. نمونه ای از این دست كه به وضوح قابل قبول به نظر می رسد، بازداشت اطفال همراه والدین خود در شرایطی است كه هر دو به دلیل تخلفاتی چون مهاجرت غیر قانونی در زندان به سر می برند(عباچی، 1380، 153) .
- طبقه بندی سنی نوجوانان: سنین در این بخش بین 18 تا 25 سال می باشد. گاهی اوقات و شكل و شمایل یك فرد نوجوان 18 تا 20 سال همانند یك طفل 17 ساله داده می شود، كه در این صورت برای اینكه مورد سوء استفاده قرار نگیرد در كانون های اصلاح و تربیت نگهداری می شوند. زندانیان نوجوان در زندان و در اندرزگاه خاص نوجوانان نگهداری می شوند. این نوع زندانیان نیز دارای نیازهای خاص و شرایط ویژه ای می باشند كه مسئولین می توانند به تناسب شرایط سنی و شرایط خاص نگهداری و اصلاح و تربیت آنان برنامه ریزی كنند.
- طبقه بندی سنی جوانان: سنین مورد نظر در خصوص این زندانیان دارای سنین 25تا 35 سال است. نیازهای واقعی این بخش از زندانیان كه به صورت جداگانه در اندرزگاه خاصی نگهداری می شوند، اشتغال است و در كنار آن سوادآموزی. بیشترین آمار زندانیان در ایران شامل این سنین است و بیشترین برنامه نیز باید در خصوص این افراد تهیه شود.
- طبقه بندی سنی بین جوانی و میان سالی: در بین زندانیان سنین بین 35 تا 40 ساله شرایط خاصی دارند. اینان كسانی هستند كه از یك طرف تمایل به جوانی دارند و از طرف دیگر در شرف انتقال به میان سالی هستند.
- طبقه بندی سنی میان سالان: زندانیان دارای 40 تا 60 ساله مشمول این نوع طبقه بندی سنی هستند.
- طبقه بندی سنی بزگسالان: زندانیان دارای سنین بالای 60 سال مشمول این طبقه بندی سنی می باشند. لازم است كه یادآور شویم طبق قانون، نگهداری این نوع افراد ممنوع می باشد. فقط در شرایط بسیار نادر و خاص این اجازه داده شده است، نگهداری این سنین شرایط ویژه و خاص را می طلبد و رفتار با این افراد باید همانند اطفال باشد( شمس، 1382، 66).
ج)طبقه بندی بر اساس نوع جرم: در این طبقه بندی مجرمین بر اساس جرم ارتكابی طبقه بندی می كنند. از محاسن این نوع طبقه بندی مصونیت زندانیان از بدآموزیهای زندانیان دارای جرائم متفاوت است، برای مثال در صورت عدم رعایت طبقه بندی ممكن است مجرمین سارق در بین زندانیان مواد مخدر و معتاد به اعتیاد نیز گرایش پیدا نمایند و پس از آزادی به مواد مخدر آلوده شده باشند. از معایب طبقه بندی بر اساس جرم، تخصصی شدن مجرمین در آن جرم می باشد به طوری كه با تجمع زندانیان دارای یك جرم در یك محل شگردهای مختلف آن نوع جرم از راه تجربه به سایر مجرمین منتقل می شود، لذا مجرم در جرم ارتكابی خود تخصصی تر خواهد شد. این نوع طبقه بندی با هدف عدم انتقال تجارب زندانیان حرفه ای با سایر زندانیان است(همان منبع ، 66).
د) طبقه بندی بر اساس شخصیت: این نوع طبقه بندی بر اساس نوع و تیپ شخصیت روانی زندانیان صورت می گیرد( همان منبع، 67 ). در این نوع طبقه بندی، به وسیله تیپ های مختلف شخصیتی و مصاحبه، انواع تیپ های شخصیتی را جدا ساخته و به صورت مجزا نگهداری می كنند و متخصصین و مراقبین با توجه به نوع شخصیت زندانی، وی را در محل نگهداری می كنند ارتباط خاصی با وی خواهند داشت (شمس، 1375، 95 ).
ه) طبقه بندی بر اساس نوع قرار یا حكم: در این نوع طبقه بندی زندانیان بازداشتی و متهمین در بازداشتگاه و محكومین در زندان می باشند، در این نوع طبقه بندی تأكید می شود حتماً زندانی كه حكم او صادر نشده است تا صدور حكم قطعی باید در بازداشتگاه نگهداری شود( شمس، 1382، 67).
ز) طبقه یندی بر اساس نوع زندان: در این نو ع طبقه بندی زندانیان در زندانهای(باز، نیمه باز، بسته) طبقه بندی خواهد شد. در این بخش از زندان مسئولین قضایی تلاش می كنند بیشترین آمار زندانیان موجود خود را در زندانهای باز و بخش دیگر را در زندان نیمه باز نگهدارند و در زندان بسته تعداد اندكی از زندانیان نگهداری شود. معمولاً در كشور ما و در بعضی كشورهای دیگر با ترتیب ابتدا زندانی را در زندان بسته و سپس به نیمه باز و بعد در زندان باز قرار می دهند؛ و برای این اقدام توجیه می كنند كه زندانیان به مرور با جامعه ارتباط خواهند داشت و پس از قطع كامل ارتباط وی با جامعه بعد از گذراندن شرایطی كه زندان برای آنان تعیین می كند، به آرامی و به صورت تدریجی به جامعه متصل خواهند شد.
لذا باید در طبقه بندی نوع زندان ابتدا ورودیها در زندان باز و سپس در زندان نیمه باز و بعد در زندان بسته نگهداری شوند. حدود 80 % زندانیان كه معمولا افراد دارای جرائم سبك می باشند در زندانهای باز،10% زندانیان كه دارای شرایط میان باز و بسته هستند، در زندان نیمه باز و 10% مابقی زندانیان محكوم در زندانهای بسته با شرایط خاص این نوع زندانها نگهداری شوند( همان منبع ، 68-67 ).
ر) طبقه بندی بر اساس میزان محكومیت: این نوع طبقه بندی بر اساس میزان محكومیت زندانی صورت خواهد گرفت و محكومین دارای محكومیت های سنگین از محكومین سبك جدا نگهداری می شوند. این نوع طبقه بندی در كشورهای مختلف تحت عنوان طبقه بندی بر اساس جرائم امنیتی و غیر امنیتی نیز مطرح است(همان منبع ، 69 ).
و) طبقه بندی بر اساس تعداد سابقه: در این نوع طبقه بندی زندانیان بر اساس تعداد سابقه نگهداری خواهند شد و زندانیان سابقه دار از زندانیان بدون سابقه و یا كم سابقه جداگانه نگهداری می كنند. با توجه به اینكه زندانیان سابقه دار به ارتكاب جرم عادت دارند، اصلاح و تربیت آنان با مشكلات عدیده ای مواجه می شود. لذا ضروری است كه زندانیان سابقه دار از سایر زندانیان جدا شوند(همان منبع ، 69 ).
ی) طبقه بندی به صورت تركیبی: در این نوع طبقه بندی می توان همه موارد فوق را مد نظر قرار داد یعنی علاوه بر تفكیك جنس و سن كه الزامی خواهد بود؛ پس از شناسایی شخصیت تفكیك جرم را نیز می توان اعمال كرد. این نوع طبقه بندی بسیار ایده آل است و در صورت داشتن امكانات بهترین روش نگهداری و طبقه بندی مجرمین خواهد بود( شمس، 1375، 95).
2-2-2-2 مصوب سازمان ملل در مورد طبقه بندی زندانیان
ماده 8 .م.س.م- طبقات یا انواع متفاوت زندانیها باید در نهادهای مجزا یا قسمت های مجزایی از یک نهاد با توجه به جنسیت، سن، سوابق مجرمانه، علت قانونی بازداشت و الزامات مربوط به رفتار با آنها نگهداری می شوند که به ترتیب زیر است :
الف) مردان و زنان تا سرحد امکان در زندان های مجزا نگهداری خواهند شد. در زندان یا نهادی که مردان و زنان پذیرفته می شوند، کل محوطه مربوط به زندان باید کاملاً مجزا باشد.
ب) زندانیان محاکمه نشده باید جدا از زندانیان محکوم نگهداری شوند. ت) افرادی که به خاطر بدهی زندانی شده اند و سایر زندانیان امور مدنی بایستی از افرادی که به علت جرایم جنایی زندانی شده اند مجزا نگهداری شوند.
د) زندانیان نوجوان بایستی از افراد بالغ مجزا نگهداری شوند( همان منبع ،60-59 ).
«زندانیان باید از یکدیگر جدا باشند یا دست کم بر مبنای سنگینی کیفری جرمشان و نیز به ویژه بر مبنای سن و استعداد های آنان و تفکیک های اصلاحی که قرار است در مورد آنها به کار بسته شود و مرحله تغییر و دگرگونی شان تقسیم شوند.» ( فوکو، 1378، 336 ).
در اصل هدف از طبقه بندی زندانیان جلوگیری و پیشگیری از آسیب های احتمالی است كه ممكن است به زندانی وارد شود و نیز سهل تر شدن نگهداری زندانیان، بطوریكه كمترین مشكل را برای خودشان و مسئولین زندان ایجاد كنند و از اهداف عالی تر طبقه بندی اصلاح و تربیت و بازپروری و توانبخشی زندانی است( شمس، 1382، 62 ).
نگهداری محكومین عادی در زندانهای مخصوص از نظر حفظ نظم و آرامش در زندانها حائز اهمیت زیاد می باشد.(ornil .p: 1957 p518)
2-2-2-3 نظر فقها و دانشمندان اسلامی در خصوص بحث طبقه بندی:
برای زنان در جهت رفع فتنه زندانی جداگانه قرار داده می شود .همانگونه كه بر ضرورت جدا كردن خردسالان از بزرگسالان نیز تصریح شده است(ابن عابدینی، 1410ق، 328 و347). محل حبس زنان از مردان جدا باشد تا كار به فتنه نكشد(شمس، 375 ، 96). مقتضای شریعت اسلام این است كه به منظور دفع فساد و از بین بردن زمینه حرام، باید زندان مرد از زن، و بچه از بزرگسال جدا باشد.
جمع بندی نظرات در تقسیم بندی زندان: در این زمینه در راستای یكی از اصول فقهی اسلام مطالبی گفته شد كه عنوان آن «هر عملی كه مقدمه بر انجام فعل حرامی باشد، حرام است» مثلا در اسلام در رابطه نامشروع و زنا حرام است، طبیعی است كه وقوع چنین حرامی بدون مقدمه امكان پذیر نمی باشد، بلكه قبل از هر چیز مقدمه و شرایط محیط جرم می بایست فراهم شود. لذا اسلام قبل از هر چیز تلاش دارد به جای مبارزه با معلول كه جرم است به علت مبارزه و در واقع از وقوع جرم پیشگیری كند. در اصل بهداشت قبل از درمان كه یقیناً هم از نظر مادی و هم از نظر معنوی با هزینه كمتری صورت خواهد گرفت، در خصوص نوع ارتباط ها اعم از ارتباط مردان با یكدیگر، زنان با یكدیگر، مرد و زن، محیطی كه در آن قرار می گیرند، نوع صحبت كردن و گفتار طرفین، نوع پوشش و لباس، نوع مراسم و................دستورات خاص دارد تا از هرگونه خلاف و جرمی و هر نوع عملی كه بر خلاف ذات پاك بشری است جلوگیری شود.
بنابراین رعایت این اصل مهم فقهی می تواند نه تنها در جامعه منشأ خیر و بركات زیادی برای بشریت باشد، بلكه در زندانها نیز كه جامعه ای كوچك در دل جامعه ای بیرونی است، قطعا در رعایت طبقه بندیها به این امر مهم كه نشأت گرفته از فقه ناب اسلام است توجه شده و می تواند موجب پیشگیری از وقوع مجدد جرم و هم چنین تأمین سلامت روانی زندانیان و سلامت محیط جامعه زندان شود (شمس، 1382، 71 ).
2-3 انواع و مدت حبس
2-3-1 انواع حبس در حكومت امام علی (ع):
1) جزایی: از نظر مدت حبس كه چند روز و یا چند ماه به طور موقت یا ابدی است، و جزایی از لحاظ طبیعت زندان كه زندان مجرد است بدون اشتغال به كار و تحمل ضرب و كتك و یا زندان توأم با اعمال شاقه و ضرب و زدن است.
2) تمهیدی: عبارت است از اینكه كسی را ادله اولیه برای مجرد بودن او به دست بیاید، تدبیر توقیف و بازداشت در مورد او عملی می شود.
3) تهدیدی: و این نوع زندان برای كسی است كه مالی را غصب كرده است كه تا برگشت دادن آن مال، زندانی می گردد.
4) زندان برای اشیاء: مانند اینكه كسی چیزی را فروخته است و از تسلیم می ورزد، و یا اجیر كسی شده است و از انجام دادن تعهد خود سرباز می زند كه اینگونه اشخاص به زندان می روند تا آنچه را كه متعهد شده اند به جای بیاورند(وائلی، 1362، 279-278 ).
2-3-2 انواع حبس از نظر فقهای اسلام:
1) زندان ویژه جهت کسانی که به علت عدم رداخت بدهی به زندان افتاده اند 2) زندان مخصوص برای دزدها 3) زندان برای سایر خطاکاران( شمس، 1375، 27).
بعضی از فقهای اسلام به پیروی از ادله زندان را به سه نوع تقسیم كرده اند:
اول) زندان اصلاحی: زندانی است كه در آنجا به اصلاح زندانیان توجه و بذل عنایت می شود بدون اینكه زدن و عذاب دادن و به زنجیر كشیدن در كار باشد. این زندان برای كسانی است كه جرمهای سبكی مرتكب شده و اصلاح آن بدون توجه به قبد و بند زدن با اعمال شاقه وادار كردن امكان پذیر نیست طبعاً مدت این زندان كه به آن دارالتأدیب می گویند كوتاه خواهد بود.
دوم) زندان آزمایشی: زندانی است كه امروز به آن زندان احتیاطی و یا زندان برای تحقیق گفته می شود بسیاری از فقها تجویز كرده اند كه محبوسی كه برای تحقیق زندانی شده است خیلی مختصر از راه زدن و مانند آن مورد عذاب قرار می گیرد، تا حقی كه از گفتن آن امتناع می ورزد ابراز كند و به آنچه به جای آورده است اعتراف كند.
سوم) زندان عذاب و شكنجه : زندانی است كه در آنجا زندانی را كتك می زنند و به اعمال شاقه وادار می كنند(وائلی، 1362،122- 121).
2-3-3 انواع حبس از لحاظ مدت آن:
1)حبس های معین: منظور حبسی كه مدت آن معین است و در متون فقهی متناسب با نوع جرم ارتكابی زندانی تعیین گردیده است نظیر حبسهای شش ماهه، یكساله، حبس ابدو غیره.
2)حبسهای نامعین: حبسهایی كه مدت آن تعیین نگردیده و این امر با صلاحدید حاكم و قاضی شرع می باشد(حبس تعزیری). این حبس مورد تأیید و راهنمایی پیشوایان دینی بوده و در متون فقهی و قوانین دینی بسیار است( قندرو بیجارپس، 1386،135-134).
2-3-4 مدت حبس از نظر مذاهب چهارگانه:
استاد عبدالقاهر عوده می گوید: حبس در شریعت بر دو نوع است حبسی كه مدتش معین است و حبسی كه مدتش نامعین است. حبسی كه مدتش معین است شریعت آن حبس را كیفر جرمهای تعزیری ساده و كم اهمیت قرار داده است و با آن مجرمان عادی را مجازات می كند. كمترین مدت حبسهای محدود یك روز است و حد اكثر آن در میان فقها مورد اتفاق نیست. بعضی ها می گویند نباید از شش ماه تجاوز كند و بعضی گفته اند لازم است حد اكثر آن به یك سال نرسد، و گروه دیگر حد اكثر را به ولی امر واگذار كرده اند. شافعی ها مدت حبس را محدود كرده اند و گفته اند كه باید به یك سال نرسد اما ظاهراً مذاهب دیگر حبس را تبعید قیاس نمی كنند و حتی تجویز می كنند كه به همراه حبس زدن هم باشد، البته در صورتی كه معلوم شود كه یكی از عقوبتها در بازداشتن مجرم از گناه كافی نیست( وائلی، 1362، 314-313 ).
اما مذهب امامیه و سایر مذاهب (غیر از مذاهب چهار گانه اهل سنت) در مورد مدت زندان قائل به نامحدود بودن نیستند؛ زیرا زندان در نزد آنان جزء تعزیرات است و تعیین تعزیرات به حاكم واگذار شده است و زندان در نظر آنان یا ابد است یا موقت. و زندان در نظر امامیه و اسماعیلیه و زیدیه كه مصادر احكام آنها یكی است حداقل زندان در نظر آنان یك روز است( همان منبع، 320-319 ).
2-3-5 انواع حبس از لحظ كیفیت محافظت و مراقبت از محبوسین:
زندان بسته: با محافظت كامل عبارتست از زندانی كه كاملاً محصور بوده و دارای برجهای دیده بانی است و این نوع زندان برای نگهداری آن دسته از محكومینی است كه به تشخیص مقامات قضایی یا شورای طبقه بندی نگهداری آنها در سایر زندانها و موسسات وابسته به مصلحت نباشد.
زندان نیمه باز: در حد متوسط حفاظت زندانی است كه محصور بوده و زندانیان به طور گروهی با تعداد كافی مأمور مراقب بدون اسلحه به كار اعزام می كردند و پس از خاتمه كار مجدداً به آسایشگاههای خود برمی گردند.
زندان باز : زندانی است بدون حفاظت و مأمور مراقب، كه زندانی مدت محكومیت خود را در آن با اشتغال به كار یا به خدمت می گذراند و حق خروج از زندان را نداشته و شبها در نزدیكترین آسایشگاههایی كه به همین منظور تعیین شده است استراحت می تماید ( قندرو بیجارپس ،1386، 39-38).
2-3-6 انواع حبس از نظر اهداف آن:
آیت الله مکارم شیرازی دریک تقسیم بندی زندانها را به دوازده نوع تقسیم کرده که هفت نوع آن تحت عنوان زندانهای معقول و پنج نوع دیگر آن زندانهای نامعقول می باشند.
الف- زندانهای معقول
1) زندان ایذایی و مجازاتی: این نوع زندان معمولاً برای کسانی است که مرتکب خلافی شده اند، آزادی آنها را سلب می کنند تا متوجه زشتی اعمال خود بشوند و در آینده از تکرار چنان اعمالی خودداری کنند، و دیگران نیز عبرت بگیرند. این معمول ترین نوع زندان از قدیم تا کنون بوده است و هر حکومتی برای خود چنین زندانی داشته است .
2) زندان اصلاحی: این نوع زندان در مورد کسانی است که مرتکب خلافی شده اند و یا اینكه به عادت بدی گرفتارند(مانند معتادان به مواد مخدر) که اندرز و آموزشها در آنها تأثیر نمی گذارد، چاره ای جزء این نیست که آنها را از پیکر جامعه جدا کنند، و مدتی کوتاه یا طولانی در زندان بمانند و اصلاح شوند و اعتیاد خود را ترک گویند.
3) زندان احتیاطی: گاهی حادثه مهمی مثل قتل نفس در جایی رخ می دهد که قاتل به درستی شناخته نشده، ولی فرد یا افرادی متهم به قتل هستند بدون شک باید در باره قاتل تحقیق شود، ولی ممکن است متهم فرار کند و بعد از بدست آمدن مدارک کافی برای ارتکاب جرم دسترسی به او ممکن نباشد در اینجا متهم یا متهمین را موقتاً بازداشت می کنند، پس از تحقیق اگر بی گناه باشند با عذر خواهی آزاد می شوند و اگر گناهکار باشند به سزای اعمال خود می رسند. این نوع زندان مانند انواع دیگر زندانها در همه جا معمول است. حبس احتیاطی نوعی اقدام حفاظتی است كه در مورد متهمی كه هنوز در باره او تصمیم نهایی و قطعی اتخاذ نشده است این نوع حبس به قصد كیفر دادن نسبت به یك اقدام احتیاطی است كه فرد نتواند احیاناً فرار كند.
4) زندان تأدیبی: این زندان بیشتر برای کودکان است که مشمول قوانین نیستند، ولی اگر آزادی مطلق به آنها داده شود سوء استفاده کرده راه انحراف را پیش می گیرند، لذا در مقابل پاره ای از گناهان آنها را به زندان می افکنند تا تأدیب و تربیت شوند. مركزی كه این كودكان در آنجا نگهداری می شوند تحت عنوان كانون اصلاح و تربیت می باشد اطفال و جوان كمتر از هیجده سال در آنجا نگهداری می شوند .
5) زندان سیاسی: معمولاً زندانی سیاسی به کسانی می گویند که فعالیت های سیاسی آنها مخالف مصالح جامعه و نظام موجود است، گاهی نیز مخالف مصالح جامعه نیست بلکه موافق آن است ولی با مصالح یا مطامع رژیم حاکم تضاد دارد(مانند زندانیان سیاسی در زمان طاغوت و زندانیان بسیاری از کشورهای دنیای امروزی)
6) زندان استحقاقی: این نوع حبس به منظور استیفای حقوق ضایع شده انجام می گیرد خواه حقوق فردی باشد یا اجتماعی. منظور از استحقاق در اینجا گرفتن حق است مثلا گاه کسی طلبی از دیگری دارد که در عین توانایی بر پرداخت از ادای دین خودداری می کند، در اینجا گاهی بدهکار را به زندان می افکنند تا تحت فشار قرار بگیرد و حاضر به ادای حق طلبکار بشود و به محض اینکه اعلام آمادگی برای ادای دین کرد از زندان آزاد می شود چون هدف و فلسفه زندانی شدن او پایان یافته است .
7) زندان حفاظتی: گاهی اوقات مردم تحت تأثیر رویدادهای مختلف قرار می گیرند نظیر انقلاب و اتفاقاتی كه موجب برانگیخته شدن هیجانات و احساسات مردم می شود. این نوع زندان که به ندرت ممکن صورت پیدا کند در مورد کسانی است که مردم سخت از آنها عصبانی هستند به طوری که اگر آزاد بمانند جانشان به خطر می افتد در حالی که مستحق اعدام نیستند، در اینجا حکومت که حافظ منافع مردم است تا زمان فرو نشستن آتش خشم مردم مدتی این گونه افراد را به چهار دیواری زندان منتقل می کند تا به عادی شدن شرایط و رفع خطر آنها را آزاد سازند.
ب- زندانهای نامعقول
1) زندان انتقامی: زندانی است که هیچ هدف معقولی ندارد، و فقط جباران یا اربابان برای انتقام گرفتن از مردم آزاده یا رعایایی که کینه و عداوتی به ناحق از آنها به دل دارند اعمال می کنند. و چه بسا دیده شده که در آنجا می پوسند و از بین می روند .
2) زندان برای در هم شکستن مقاومتها: جباران برای اینکه مقاومتهای روحی یا جسمی مبارزان راه حق را در هم بشکنند آنها را به زندان می افکنند و گاه آنها را با انواع تحقیرها و شکنجه های روحی و جسمی توأم می سازند. این گونه زندانها برای افراد ضعیف و متوسط مؤثر است و بسیاری از آنها پس از آزادی مسیر خود را تغییر می دهند و حتی گاهی به صورت آلتی در دست جباران در می آیند.
3) زندان به منظور از بین بردن رابطه رهبری: این زندان مخصوص رهبران سیاسی و مذهبی است که وقتی جباران از مبارزات آنها به ستوه می آیند برای گسستن رابطه پیروان با این رهبران بزرگ آنها را به زندان می افکنند. نکته جالب این است که اینگونه زندانها در اکثر موارد نتیجه معکوس می دهد، یعنی پیروان منسجم تر و رهبران عزیزتر، بزرگتر و معروف تر می شوند .
4) زندان برای رفع مزاحمت: گاه می شود وجود یک مرد عالم، مخترع، فرمانده و خلاصه یک مرد لایق، مزاحم خودکامگی ارباب زورگو است و اینگونه افراد را به زندان می افکنند تا آسوده خاطر و بدون وجود مزاحم به خودکامگی ها ی خود ادامه دهند. حتی گاهی جباران پلید و کثیفی در طول تاریخ بوده اند که شوهران زنان زیبا را به زندان افکنده اند تا همسران آنان را تصاحب کنند.
5) زندان به خاطر پاکی: عجیب ترین نوع زندان در طول تاریخ زندانهایی هستند که افراد به خاطر بی گناهی گرفتار آن می شوند؛ و باید قبول کرد که در یک محیط ننگین و آلوده بی گناه بودن کم گناهی نیست و پاکدامن بودن البته عیب بزرگی محسوب می شود، زیرا که نقشه ها و طرحهای گناهکاران را بیرون می ریزد و در طول تاریخ یوسف و یوسف ها به زندان جباران رفته اند، چرا که می خواسته اند پاک باشند. بی گناهی کم گناهی نیست در دیوار عشق، یوسف از دامان پاک خود به زندان رفته است کاملا روشن است که اینگونه زندا نها هیچ گونه فلسفه عقلی و شرعی ندارد( شمس، 1375، 32- 28 ).
2-3-7 تقسیم بندی زندان از نظر انگیزه های حبس:
1) انگیزه های احتیاطی: كه این نوع حبس كردن را زندان احتیاطی می نامند.
2) انگیزه های استكشافی: كه این قسم حبس كردن نیز زندان تحقیقی نامیده می شود.
3) انگیزه های حقوقی: كه فرق ندارد حقوق عمومی باشد یا خصوصی، و این نوع را زندان مدد كننده می نامند.
4) انگیزه های جنایی كه این قسم هم زندان كیفری نام گرفته است(وائلی، 1362، 282).
2-3- 8 انواع زندانها در آیین نامه ها و مقررات زندانهای ایران:
1) زندان بسته 2) زندان نیمه باز 3) زندان باز 4) بازداشتگاهها 5) کانون اصلاح و تربیت(آیین نامه و مقررات زندانها و اقدامات تأمینی و تربیتی جمهوری اسلامی ایران ). حبس در ایران بر دو قسم است حبس موقت و حبس ابد (قندرو بیجارپس، 1386، 95 ).
2-3-9 انواع زندانها در قرون حاضر :
1) زندان عمومی2) سیستم معروف به پنسیولوانی ویا سیستم زندان انفرادی 3) سیستم ابرن (نوعی زندان انفرادی) كه زندانیان روزها كار می كند وشب ها در زندان انفرادی به سر می برند 4) سیستم ایرلندی و یا سیستم تدریجی كه در این نوع زندان محكوم ابتدا در زندانهای انفرادی و پس از مدتی در سیستم ابرن به سر می برد و بعد به كارگاههای كشاورزی انتقال می یابد و سپس به وی آزادی مشروط داده می شود(هومن، 1339، 529 )
از زمان ظهور اسلام و بعد از آن در زمان حكومت ها در طول زمان عناوین مختلفی از جرم وجود داشته است، كه با توجه به نوع جرم ارتكابی افراد هم ختلف بوده است و با توجه به مقتضیات زمانی و مكانی در دوران های مختلف نوع زندان بر حسب نوع جرم افراد اختلاف پیدا كرده است كه متناسب با جرم آنان مجازات در نظر گرفته می شد.
2-4 مشروعیت حبس در اسلام، حقوق و در منابع فقه(كتاب، سنت، اجماع و عقل)
2-4-1مبانی فقهی حبس:
از فقهای اهل سنت مالک(سیوطی، 1303ه، 75) با این حکم (وجوب حبس ابد) مخالفت کرده و گفته است: اگر ممسک (نگهدارنده) بداند که قاتل قصد قتل دارد، هر دو باید کشته شوند و اگر مقتول را بگیرد و نگاه دارد به تصورآنکه قاتل قصد زدن او را دارد نه قتل، و بالاخره نداند که او قصد قتل دارد در آن صورت قاتل کشته می شود و ممسک به اشد مجازات محکوم می شود و مدت یکسال زندانی می گردد.
شافعی(شافعی،1322ه،300) در رد این قول، کلام مبسوطی دارد از جمله می گوید: قصاص که در قرآن مجید آمده، به معنی مقابله به مثل است و کسیکه مقتول را گرفته و نگاهداشته، مرتکب قتل نشده تا کشته شود بلکه فقط مقتول را حبس کرده، و حبس هر چند معصیت است؛ اما در هر صورت قتل نیست تا قصاص شود، بلکه این فعل فقط تعزیر دارد، خواه حابس از قصد قتل باخبر باشد و خواه بی خبر(وبالاخره مقابله به مثل در اینجا حبس حابس (ممسک) است نه قتل او.
شافعی اضافه می کند: از حضرت علی (ع) روایت شده: در مورد دو کس که یکی از آنها انسانی را گرفته و نگاهداشته و دیگری او را عمداً به قتل رسانده بود، فرمود: «یقتل القاتل و یحبس الاخر فی السجن حتی یموت» زن مرتده (بدون خلاف) کشته نمی شود، بلکه به حبس ابد با اعمال شاقه محکوم می گردد و در اوقات نماز زده می شود تا در زندان بمیرد.
جمهور فقهای اهل سنت چنانکه در بدایه المجتهد(ابن رشد مالکی، ج2، 383) آمده، در مسئله ارتداد فرقی بین مرد و زن نگذاشته اند و مرتد را مطلقاً واجب القتل دانسته اند و فقط ابوحنیفه گفته است که زن را بواسطه ارتداد نباید کشت، بلکه باید او را بوسیله حبس و ضرب بر اسلام مجبور کرد.
اهل سنت در رابطه با قتل مرتد، حدیثی را از رسول خدا(ص) نقل کرده اند که فرمود: « من بدل دنه فاقتلوه» و ا استناد به این حدیث گفته اند: هر شخص مکلفی دین خود را به باطل تبدیل کند کشته می شود خواه مرد باشد و خواه زن(شیرازی، 222). سارقی که بعد از بریدن دست راست و پای چپ او برای بار سوم مبادرت به سرقت کند. چنین شخصی نیز باید حبس مؤبد شود.
و بالاخره حکم حبس ابد در نوبت سوم سرقت، نزد امامیه، قطعی و اجماعی است. و نصوص اخبار بر آن دلالت دارد از جمله خبر زراره از حضرت باقر(ع) که طبق آن، حضرت در مورد مردی که در بار اول سرقت، دست راست و در بار دوم پای چپش بریده شده و بار سوم مبادرت به سرقت کرده بود فرمود: «کان امیر المؤمنین (ع) یخلده فی السجن و یقول: إنی لاستحیی من ربی ان لا ادعه یداً یستنظف بها و لا رجلاً یمثی بها الی حاجته»
فقهای اهل سنت در این مسأله اختلاف کرده اند: ابوحنفه و احمد (طبق انچه در کتاب الخلاف(شیخ طوسی، 433) و المغنی(ابن قدامه، 264) آمده) از قول امامیه تبعیت کرده و گفته اند در بار سوم سرقت، مجازات سارق، حبس و تعزیر است نه قطع. و اما مالک و شافعی مخالفت کرده و گفته اند: در بار سوم سرقت دست چپ و در بار چهارم پای راست سارق قطع می شود و در مراحل بعدی تعزیر می شود(اصبحی، 82). در کتاب المهذب(شیرازی، 283) و مغنی المحتاج (خطیب شربینی، 178 )، آمده: دلیل این قول روایت شافعی از ابوهریره است، بدین تعبیر: «إن رسول الله (ص) قال فی السارق، إن سرق فاقطعوه یده، ثم إن سرق فاقطعوا رجله، ثم إن سرق فاقطعوا یده ثم إن سرق فاقطعوا رجله»
فقهای اهل سنت در این مسأله نیز اختلاف دارند: ابواسحاق شیرازی در کتاب المهذب فی الفقه الشافعی(همان منبع، 177) می نویسد: اگر شخصی، دیگری را بر قتل انسانی که مستحق قتل نیست، اکراه و اجبار کند و او بر اثر تهدید مرتکب قتل غیر، گردد. مکره(اجبار کننده) قطعاً قصاص می شود، زیرا او مسبب قتل بوده و وضعی ایجاد کرده که غالباً منجر به قتل می شود. مانند کسی که تبری به سوی غیر رها کند و او را بکشد و در مورد مکره(مجبور) دو قول است: قول اول این است که قصاص نمی شود زیرا این کار را برای دفاع از خویش انجام داده است.
2-4-2 مشروعیت زندان از دیدگاه احادیث و روایت:
«....عن عبدالله بن سنان، عن ابی عبدالله (ع) قال: جاء رجل الی رسول الله (ص) فقال: أن امی لا تدفع ید لامس، قال فاحبسها. قال قد فعلت .......»( حر عاملی، وسائل الشیعه ، ج 18، 41 ) از عبد الله بن سنان از امام صادق(ع) نقل شده كه فرمود: مردی نزد پیامبر اكرم (ص) آمد و عرض كرد مادرم هر كسی را كه دست به سوی او دراز می كند رد نمی كن، با او چه كنم ؟ آن حضرت (ص) فرمود: او را حبس كن، گفت این كار را كرده ام .
2-4-3 مشروعیت حبس در اسلام و قوانین موضوعه:
شریعت اسلام زندان را هم به عنوان یك حد پذیرفته و هم یك مجازات تعزیری قرار داده است.مثلا در مورد خرید زندان تنها مواردی قابل خرید است ، كه از انواع مجازاتهای تعزیری باشد كه به اختیار حاكم واگذار شده است حاكم شرع می تواند در صورتیكه صلاح بداند هنگام صدور حكم زندان تعزیری را تبدیل به جزای نقدی نماید و با جریمه نقدی مجرم را مجازات نماید .
هدف شریعت اسلامی از نظام كیفری اش تهذیب و اصلاح نفوس و تلاش در جهت سعادت جوامع بشری است، بر اساس همین هدف هر راه سالمی كه مفید تشخیص داده در پیش گرفته است و در راه سوق دادن مردم بدان از هیچ گونه كوششی فروگذار نكرده است( سپهری، 1373، 69 ). هدف شریعت اسلامی از تعیین كیفرها حفظ مصلحت جامعه است در اسلام هدف از وضع مجازات بازداشتن مجرم از ارتكاب مجدد، اصلاح و تربیت او، عبرت دیگران، اصلاح جامعه انسانی، حمایت از مصالح و منافع همگانی، برقراری عدالت اجتماعی و مصالح فرد و جامعه است( همان منبع، 70 ).
كسانی هم كه زندان در اسلام را یك مجازات ثانوی می دانند معتقدند كه نمی گوییم كه در اسلام زندان و زندانی كردن مطلقاً وجود ندارد، بلكه می گوییم چون برای مجرمین در اكثر موارد جریمه نقدی و گاهی تنبیه بدنی تعیین گردیده، تعداد افراد زندانی كمتر شده بنابراین مشكلاتی كه از كثرت زندانیان گریبانگیر جهان امروز است در دین اسلام منتفی شده است (قرشی، 1354، 21).
در اسلام مواردی که شخص به زندان می افتد از بیست مورد تجاوز نمی کند، و در همه این موارد شخص واقعاً مرتکب جرم شده است، نه آن که صرفاً بنا به قوانین موضوعه بشری مجرم باشد. چون نود درصد یا بیش از این نسبت از افرادی که در دنیای امروز و در عصر حاضر زندانی هستند تنها به دلیل مخالفتشان با قوانین موضوعه بشری است. قوانینی که یا شخصی مستبد وضع کرده است و یا هیئت وزیران او و یا شورای انقلاب و یا کودتایش پدید آورده اند، و یا در بهترین فرض مجلس ملی، در صورتی که انتخاباتی آزاد در کار بوده باشد وضع کرده است.
الف ) مجنون (مجرم) حبس نمی شود: زندانی کردن مجنون دائمی، ممنوع است؛ یعنی نباید کسی را که همواره دچار حالت جنون است و این حالت از او جدا نمی شود، به زندان انداخت. این ممنوعیت شامل همه اقسام جنون دائمی حتی سفیه و مانند می شود. اما دیوانه ادواری(کسی که گاهی حالت جنون به او دست می دهد و در غیر این حالت عاقل و سالم است) در دوران غیر مجنون بودنش، از این حکم مستثنی است.
ب ) غیر مکلف زندانی نمی شود: کسی که تکلیف از او برداشته شده است مانند مکره، مضطر، مجبور و نظایر آنها نباید حبس شود، یعنی اگر چنین اشخاصی مرتکب جرم شوند، فاقد مسئولیت کیفری خواهند بود و زندانی کردن آنان جایز نیست( حسینی شیرازی ، 1384 ، 43-42 ).
2-4-4 مشروعیت زندان در قران کریم: طرح موضوع مشروعیت زندان در قرآن از حساسیت و اهمیت خاصی برخوردار است؛ بویژه به خاطر برداشت دوگانه ای که در این مورد، از آثار و اندیشه های اسلامی استنباط می شود. از یک سو ویژگی کلی دین ارائه ی برنامه های پیشگیرانه ای برای مصونیت انسان از انحراف است و از سوی دیگر می بینیم که در زمان پیامبر(ص) مکان مشخصی به نام زندان(حبس) برای زندانی کردن متهمان و اسیران جنگی وجود نداشته است ( مروتی، 1386، 174).
اولین مسأله ای که در باب زندانها قابل دقت و امعان نظر می باشد این است که آیا نظام اسلامی
می تواند دارای زندان باشد؟ برای پاسخ دادن به این سؤال ابتدا به قرآن کریم آخرین کتاب الهی مراجعه می کنیم تا ببینیم آیا در این کتاب مقدس خداوند متعال اجازه حبس و نگهداری مجرمین را داده است یاخیر؟
آیات متعددى از قرآن كریم با تعابیر مختلفى به زندان اشاره كرده است. واژههاى« جن، حبس، امساك، وقف، ثبت و ...» به نوعى اشاره به زندانى نمودن مىباشد. هرچند میان فقهاء و مفسران در تفسیر این آیات اختلاف نظر وجود دارد، اما مشروع بودن زندان در مواردى از دیدگاه قرآن ثابت است. مهمترین آیات قرآنى در این خصوص عبارتند از: ( آیات 33 و 106 مائده ، آیه15 نساء و آیه 5 توبه )
2-4-4-1 آیه اول «والتی یاتین الفاحشة من نساءكم فاستشهدوا علیهن أربعه منكم فــــإن شهدوا فأمسكوهن فی البیوت حتی یتوفاهن الموت اویجعل الله لهن سبیلاً (نساء / 15).
ترجمه: و از زنان شما، کسانی که مرتکب زنا می شوند، چهار تن از میان خود «مسلمانان» بر آنان گواه گیرید پس اگر شهادت دادند آنان«زنان»را در خانه ها نگاه دارید، تا مرگشان فرا رسد یا خداوند راهی برای آنان قرار دهد. و از میان شما آن دو تن که مرتکب زشتکاری می شوند، آزارشان دهد، پس اگر توبه کردند و درستکار شدند از آنان صرفنظر کنید، زیرا خداوند توبه پذیر مهربان است.
مورد استفاده در این آیه شریفه« سوره نساء » بر مشروعیت زندان، کلمه « فأمسکوهن» است. همانگونه که پیش از این آوردیم در زبان عربی و متون دینی از الفاظ چندی برای زندان استفاده شده است از جمله لفظ امساک است، که در این آیه مبارکه با صیغه فأمسکوهن آمده است. مفسران می گویند: حکم شرعی برای مجازات زنانی که در صدر اسلام مرتکب عمل زشت و شنیع زنا می شدند، در صورتی که به اثبات می رسیده، این بود که آنان را برای همیشه در خانه زندانی می کردند و از بیرون رفتن آنان جلوگیری می نمودند، تا اینکه مرگ آنان فرا رسیده می مردند(قرطبی ، ج5 ، 86 ).
مفسران در مورد این آیه دو دسته شدند: عده ای که می گویند آیه شریفه پس از نزول حکم جلد نسخ شده است. عده ای دیگر معتقدند که نسخ نشده است آنچه در این باره برای ما مهم است، اصل مشروعیت حبس است لذا هر چند بپذیریم که حکم برای زنان زناکار نسخ شده است، باز این ثابت است که اصل حبس در اسلام مشروعیت دارد( سپهری، 1373، 81 ). مفسران منظور از «امساك» در این آیه را محبوس كردن تفسیر نمودهاند. بدین معنا كه مجازات عمل منافى عفتبراى زنان شوهردار به موجب آیه فوق حبس دائمى است(طباطبائی، 1370 370). البته آیه فوق حكم «حبس ابد» را به عنوان یك حكم محدود و موقت ذكر كرده است و با توجه به ذیل آیه فوق «أو یجعل الله لهن سبیلاً» و به دنبال نزول آیه جلد در سوره مباركه نور، حكم الهى در این خصوص تغییر یافت.
«وأمسکوهن» در آیه 15 به حبس تعبیر شده است و گفته اند: زنانی که مرتکب زنا می شوند را در خانه زندان کنید. پیرامون دو آیه فوق ، موارد زیر مورد بحث و بررسی است:
1) طبرسی(1408ق، 35) درباره(فاذوهما) دو قول را ذکر کرده است: آزار و اذیت کردن با زبان و زدن با کفش و نعل(این قول از ان عباس نقل شده است). قتاده، سدی و مجاهد گفته اند: منظور صرف آزار و اذیت زبانی است... جبایی گفته است: نسخ در این آیه از مصادیق نسخ قرآن به وسیله سنت است، چون به وسیله رجم و یا جلد نسخ شده است و رجم هم با سنت ثابت شده است. کسانی که نسخ قرآن به وسیله سنت را نمی پذیرند می گویند: این آیه بوسیله « جلد» در زنا، نسخ شده و رجم به آن اضافه گردیده است، نه اینکه آن را نسخ کرده است، اما آزار و اذیتی که در آیه ذکر شده، نسخ نشده است، زیرا زناکار نه تنها توبیخ و سرزنش می شود، بلکه «جلد» یا«رجم» نیز بر وی جاری می شود.
2)زمخشری (1407ق، 477و478) می نویسد: درباره معنای «فامسکوهن فی البیوت»گفته شده است، مجازات آنها در صدر اسلام بوده است که برای همیشه در خانه محبوس شوند، اما بوسیله آیه ی « الزانیه و الزانی...» نسخ گردیده است. البته این احتمال نیز هست که نسخ نشده باشد، و چون حد آن در کتاب و سنت ذکر شده است، لذا در اینجا دیگر ذکر حد را نکرده است. و اینکه سفارش به ماندن در خانه شده اند، برای این است که از در معرض گناه قرا گرفتن با مردانی که قبلاً با آنها مرتکب خلاف شده اند محفوظ بمانند. در« یجعل الله لهن سبیلاً » منظور از سبیل ازدواج است و ازدواج آنها را از ارتکاب زنا بی نیاز می سازد. نیز گفته شده که منظور از سبیل حد است، زیرا در آن زمان حد تشریع نشده بود.
3) فخر رازی(1357، 246) درباره ی « فأمسکوهن فی البیوت » نوشته است: زنان را به طور دائم در خانه هایتان حبس نمایید، تا بدین وسیله از زنا کاری آنها جلوگیری کنید، زیرا زمانی زنا اتفاق می افتد که آنها از خانه خارج شوند و در انظار دیگران قرار بگیرند، اما هنگامی که در خانه ها محبوس می شوند به عفت و دوری جستن از زنا عادت پیدا می کنند.
در اصول الفقه آمده است: اگر امر به چیزی در زمان واجب و بعد از آن، وجوبش نسخ گردیده شد، علمای اصول اختلاف کرده اند در این که جواز که امر بر آن دلالت داشته باقی مانده است یا خیر؟ زیرا امر بر جواز فعل، بر منع از ترک آن، دلالت می کند. برخی از آنان قائل به پایداری جواز هستند و گروهی دیگر به عدم بقاء و این اختلاف در حقیقت به اختلاف در این که دلالت نسخ وجوب، به چه اندازه ایست باز می گردد، چون در آن دو احتمال وجود دارد: احتمال نخست، نسخ را تنها بر برداشتن حکم از خصوص منع از ترک، دلالت می کند و دلالت امر بر جواز، به حال خود باقی می ماند و نسخ با آن برخورد ندارد. منشأ این نظریه آن است که وجوب به دو مورد تجزیه می شود: جواز و منع از ترک؛ نسخ کاری بجز رفع منع از ترک ندارد و به جنس وجوب که جواز است، یعنی اذن در انجام دادن فعل است، کاری ندارد ... (مظفر، 1368، 81).
2-4-4-2آیه دوم: «إنما جزاء الذین یحاربون الله و رسوله و یسعون فی الارض فساداً أن یقتلوا أو یصلبوا أو تقطع أیدیهم و أرجلهم من خلاف أو ینفوا من الارض ذلک لهم خزی فی الدنیا و لهم فی الاخره عذاب عظیم»( مائده / 33 )
ترجمه : همانا كیفر آنان كه با خدا و رسول او(ص) به جنگ برخیزند و به فساد كوشند در زمین جز این نباشد كه آنها را به قتل رسانند، یا به دار كشند و یا دست و پایشان برخلاف ببرند(یعنی دست راست را پای چپ و یا به عكس) یا به نفی بلد و تبعبد از سرزمین صالحان دور كنند، این ذلت و خواری عذاب دنیوی آنهاست و اما در آخرت باز (در دوزخ) به عذابی بزرگ معذب خواهند بود.
آنچه در این آیه بر مشروعیت یا عدم مشروعیت زندان دلالت می کند، عبارت «اوینفوا من الارض» است، بدین معنا که منظور از نفی در این آیه چبست؟ زندان کردن است و یا تبعید از جایی به جای دیگر؟ به آرای مفسرین و فقها در این زمینه دقت نمایید: نفی در مذهب مالکیه، به معنای زندانی کردن است هر چند گروهی دیگر می گویند که نفی به معنای تبعد به شهر دیگر و زندان کردن در آنجا است. حنفی ها نظر اول را دارند و نفی را به معنای زندان گرفته اند؛ در نظر شافعیان نیز نظر مشهور، زندانی کردن است در محل و شهر خود آنها... و ادامه می دهد: به اعتقاد ابوحنیفه، شافعی، مالک و احمد بن حنبل مدت زندانی کردن تا زمانی است که شخص توبه کند و شخصیت وی اصلاح گردد(عوده ،1405 ه ، 648و649). نفی در نزد ابوحنیفه همان زندانی کردن است و به عقیده شافعی از شهری به شهری تبعید کردن است(زمخشری،1407ه، 212).
1 ) جماعت فقها و دلایل آنها: كسانی كه به مشروعیت حبس كردن از دیدگاه قرآن معتقدند به آیه 33 سوره مائده تمسك می جویند «إنما جزاء الذین یحاربون الله و رسوله و یسعون فی الارض فساداً أن یقتلوا أو یصلبوا أو تقطع ایدیهم و أرجلهم من خلاف أو ینفقوا من الارض». آنها می گویند كه مراد از نفی دراین آیه زندانی كردن است؛ استناد آنها این است كه نفی كردن انسان در روی زمین به گونه حقیقی معقول نیست چون به هر جا فرستاده شود همان جا نیز جزء زمین است پس منحصراً به معنی نفی كردن و یا حبس كردن باشد، چون افراد در محبس نمی توانند مانند دیگر مردم در تصرف آزاد باشند. اما كسانی كه معتقدند قرآن به مشروع بودن حبس دلالت نمی كنند نفی كردن را به تبعید تفسیر می كنند. و دسته سومی می گویند باید او را تبعید كرد و در تبعیدگاه به زندان انداخت این گروه یا می خواهند در باره امتثال امر خداوند راه امتثال بپیمایند و یا باورشان بر این است كه با مجرد تبعید كردن فایده مورد نظر تحقق پیدا نمی كند( وائلی، 1362، 30-29).
2) نظرات مذاهب اسلامی:
الف)شیعه امامیه: روزی در دوران معتصم راه بر راهروان و حاجیان به وسیله راهزنان بسته شد و راهزنان فرار كردند. بعد از دستگیری معتصم در مورد كیفر آنها از فقها استفتاء كرد و آنها جواب دادند كه خداوند حكم آنها را در آیه «انما جزاء الذین یحاربون الله و رسوله.....» بیان فرموده و حضرت علی (ع) اختیار دارد با هر یك از آن عقوبت ها آنرا مجازات نماید. سپس در این مورد از امام جواد (ع) سؤال كرد و آن حضرت فرمودند: آنچه واجب است؛ اینكه خلیفه باید ملاحظه كند آنان را به زندان افكند زیرا معنی نفی كردن آنها از زمین همان است، چنانچه ضمن سلب امنیت از مردم در راه كسی را كشته و مالی را هم گرفته اند باید بعد از بریدن دست راست و پای چپ آنها به دار آویخته شوند، هرگاه این خبر از نظر سند صحیح بوده و معارضی هم نداشته باشد در مشروعیت زندان از دیدگاه قرآن صراحت دارد(حر عاملی، وسائل الشیعه ، 535 ). سید محمد علی طباطبایی در كتاب شرح ختصر نافع می گوید: مراد از نفی كردن زندانی نمودن است همانطور كه ابن زهره از فقهای شیعه این قول را پذیرفته است.
عقیده ی علمای امامیه این است که محارب باید تا زمانی که توبه می کند و از کارش برمی گردد به شهری دیگر تبعید شود. ابن عباس، حسن، سدی و سعید بن جبیر این قول را پذیرفته اند و شافعی نیز آن را پذرفته است. ابوحنیفه و یارانش گفته اند: منظور از «نفی» زندانی کردن است، دلیلشان این است که زندانی از تصرف در زمین ممنوع می شود، میان او و خانواده اش حایلی بوجود می آید و سختی هایی را تحمل می کند، چنین شخصی مانند کسی است که از دنیا رفته است(شیخ طوسی، 1385ق، 188).
ب)مذهب حنفیه: كسانی كه نفی كردن در آیه مذكور به معنای حبس كردن گرفته اند پیروان ابوحنیفه اند. ابن عابد در كتاب (ابن عابدین ، 326) می گوید: مشروعیت حبس كردن از دیدگاه قرآن به استناد آیه شریفه «أو ینفوا من الارض» ثابت است و رسول خدا (ص) به خاطر اتهامی مردی را در مسجد زندانی كرد و حضرت علی (ع) زندانی احداث كرد و آنرا از بوریا ساخت و اسمش را نافع گذاشت دزدها دیوار آنرا سوراخ می كردند و فرار می نمودند، سپس زندان دیگری از خاك و گل ساخت و آنرا مخیس نامید یعنی محل رام كردن و خوار نمودن. سپس شعری از آن حضرت نقل می كند( همان منبع ،31-30).
إلا ترانی كیساً مكیساً بنیت بعد نافع مخیساً سجناً حصیناً و امیناً كیساً
ج)شافعی ها: در معنای كلمه نفی از امام شافعی دو قول نقل شده است: اول آنكه منظور از نفی حبس نمودن است و این مطلب در گفتار كوتاهی از كتاب (شافعی، الام ، ج6، 159 طبع مصر) می گوید: زمانی كه دزدان با سلاح عریان با فردی یا جماعتی رو به رو شدند، وضع آنان از لحاظ عمل مختلف خواهد بود بعضی از آنها هم ممكن است مرتكب قتل بشوند، و هم مالی از مردم بگیرند، و بعضی دیگر ممكن است قتل از آنها سر بزند ولی مالی را از كسی نگیرند، یا اینكه مالی را بگیرند اما كسی را نكشند و در مورد بعضی احتمال می رود كه اصلاً نه در كشتاری دست داشته باشند و نه اقدام به أخذ مال مردم نمایند، بلكه فقط سیاهی لشكر بوده و با حضور در میان دزدان بر تعداد آنان افزوده و دزدان با حضور آنان در بین خودشان نیرو گرفته باشند و مردم را بترسانند كه در مورد همه اینها با در نظر گرفتن اندازه جرمشان اقامه حد بشود. بدین طریق كسی كه هم قاتل است و هم مالی را از مردم گرفته است باید علاوه بر كشتن به دار مجازات آویخته شود، كه من اینگونه می پسندم اول بكشند بعدا به دار آویزند.
قول دوم: آنكه مراد از نفی دنبال نمودن راهزنان است تا این كه امام برآن دست یابد و حدود را در مورد آنها اجرا نماید. در صفحه 151 از همان كتاب در ضمن تفسیر آیه(إنما جزاء الذین یحاربون الله) از ابراهیم از صالح از ابن عباس در مورد كیفر راهزنان نقل می كند: زمانی كه هم آدم كشتند و هم مال مردم را گرفتند، باید هم كشته شوند و به دار آویخته شوند؛ و اگر بدون اینكه چیزی از كسی بگیرند مرتكب قتل شدند فقط كشته می شوند و به دار زدن لزومی ندارند؛ و هرگاه مالی را از مردم گرفتند و مرتكب قتل كسی نشدند، باید دست راست آنها با پای چپشان بریده شود؛ و چنان چه فرار كنند باید مورد تعقیب قرار گیرند تا دستگیر شوند و حد در مورد آنها اجراء گردد، اما اگر تنها امنیت راه را از بین ببرید و كسی را نكشند و چیزی از كسی نگیرند، در این صورت فقط از روی زمین نفی می شوند.
ابو زكریا یحیی بن شرف شافعی صاحب كتاب منهاج الطالبین كه از مهمترین مفتیان در فقه شافعی است، ظاهراً معتقد است كه عقوبت های مختلفی كه در آیه مورد بحث بیان شده، در مقابل گناهان گوناگونی است كه امكان دارد از افراد راهزن صادر شود و در مورد معنای نفی، بین حبس كردن و دنبال نمودن و فراری دادن راهزنان تردید می كند، اگر چه از سیاق كلامش می توان فهمید كه نفی را پذیرفته است.
د)مالكی ها: مالك بن انس اصبحی دركتاب(المدونه الكبری، ج4 ، 428 طبع مصر) روایت سحنون ذكر شده است؛ كه او می گوید از عبدالرحمن بن القاسم پرسیدم اگر مردمی از اهل ذمه یا از اهل اسلام به مقام محاربه برآیند اما مالی را نگیرد و كسی را نكشد و اگر دستگیر شدند مطابق فتوای مالك امام چگونه باید با آنها رفتار كند؟ پاسخ داد مالك در این مورد فتوی بر این است، امام در این صورت كه محاربین فقط راه را ناامن كرده اند اختیار دارد یا آنها را بكشد و یا دست و پایشان را قطع نماید و بعدا اضافه كرد به نظر مالك تمامی محاربین یكسان نیستند، بعضی ها ممكن است با عصا یا چیزی مانند عصا بیرون بیایند و باعث ناامنی راه نشده باشند و قتلی از آنها سرنزده باشد و یا مالی از كسی نگرفته باشند و در همین زمینه نیز دستگیر شوند بنا به فتوای مالك اگر با كیفر سبكی مجازات شوند ایرادی نخواهد داشت. پرسیدم به نظر او سبكترین عقوبت ها چیست ؟ جواب داد: سهل ترین و سبك ترین مجازاتها از لحاظ مالك این است كه تازیانه بخورد و بعد از تبعید در جای تبعید شده به زندان انداخته شود، و مالك گوید: مدت زندان تا زمانی است كه توبه او ظاهر شود.
ه)حنبلی ها: علی بن سلیمان مرداوی حنبلی در كتاب (انصاف، ج10، 298 طبع مصر) قول احمد بن حنبل را در مورد معنای نفی در آیه مورد بحث بیان می كند و می گوید: راهزنی كه كسی را نكشته و مالی را از كسی نگرفته است، بعد از جدا كردن از همدستانش نفی بلد می شود و نمی گذارد به شهری وارد گردد و این قولی است كه جمهور اصحاب برآنند.
ابن النجار حنبلی صاحب كتاب(منتهی الارادات در جلد 2، 492) بعد از آنكه انواع كیفرها را در مقابل انواع گناهان تقسیم می كند، به این ترتیب كه قاتل كشته می شود و گیرنده مال از مردم دست و پایش قطع می شود. و در مورد معنای نفی می گوید اگر كسی را نكشد و مالی را نگیرد و تنها راه را ناامن می نماید، در این صورت نفی و طرد می شود و از سكونت آن در یك شهر جلوگیری می گردد، تا اینكه توبه او نمایان شود و چنانچه راهزنان بیشتر از یك نفر باشند باید جدا از همدیگر نفی بلد شوند.
3 ) گروه مفسران: بسیار مشاهده می شود كه مفسران هنگامی كه نظریه ای را به برخی از مذاهب نسبت می دهند احیاناً احكام مطلقه ای صادر می كنند و همان نظریه را به عنوان خود مذهب معرفی می كنند، در صورتیكه عده متنابعی از پیروان آن مذهب دیده می شود كه بر خلاف آن نظریه رأی داده اند و علت این كار یا موافقت اكثریت با آن نظریه است كه به رأی اقلیت اعتنا نمی كنند و یا هنگام برخى از مفسران، مجازات «نفى من الارض» محارب را در این آیه تبعید می دانند. عدهاى دیگر واژه «نفى» را به معناى حبس و زندان تعبیر نمودهاند(المنتظری، 1408ه ق ،ج4، 31).
الف)شیخ طبرسی(ره) در كتاب (مجمع البیان، ج6، 188 طبع تهران) در مورد كلمه نفی وجوهی را نقل كرده و گفته است: عقیده ما اصحاب شیعه امامیه در این مورد این است كه محارب باید از شهری به شهر دیگر تبعید شوند تا اینكه توبه نماید و از كارش برگردد. و ابن عباس، حسن، سدی و سعد بن جبیر این قول را پذیرفته اند و شافعی نیز با آنان موافقت كرده است و هم چنین اصحاب ما گفته اند: نباید برای پیوستن او به بلاد شرك امكاناتی فراهم شود و اگر مشركین این امكانات را برای او آماده كنند باید با آنها ستیز كند تا از كاشان برگردند.
ب)فخررازی در(تفسیر مفاتیح الغیب، ج 11، 216-217 طبع مصر) اقوال مختلف را در مورد عقوبت های افراد محارب نقل كرده است و در باره نفی گوید: نفی همان زندانی كردن است و شافعی نیز در بعضی اقوالش این معنا را پذیرفته است.
در مسند زید روایتی از امیر المؤمنین علی(ع) نقل شده است: که نفی را به معنای حبس گرفته است. روایت می گوید: «إذا قطع الطریق اللصوص و اشهروا السلاح و لم یأخذوا مالاً و لم یقتلوا مسلماً ثم أخذوا حبسوا حتی یموتوا و ذلک نفیهم من الارض»( ماوردی، 323) سردسته کسانی که نفی را در این آیه مبارکه به زندان کرده اند ابوحنیفه است( همان منبع، 79 )، مالک بن انس آنرا به زندان کردن در شهر دیگری غیر از محل جنایت معنا کرده است(جصاص، بی تا ،412 ).
کسانی که گفته اند نفی یعنی زندانی کردن چنین استدلال کرده اند که نفی حقیقی از زمین امکان ندارد چرا که به هر کجا تبعید کنیم باز هم زمین است، پس باید معنا آن هم را حبس بدانیم. زیرا در زندان نمی توانند مانند سایر مردم تصرف آزاد داشته باشند. همچنین به شعر یکی از شعرای زندانی عرب استناد می کنند که گفته است( طبرسی ،292)
خرجنا من الدنیا و نحن من اهلها فلسنا من الاحیاء فیها و لاالموتی
اذا جاء نا السبحان یوماً لحاجه عجبنا و قلنا جاء هذا من الدنیا.
ابن العربی(بی تا،601-600) هم در احکام القران پس از نقل اقوال مختلف (4 قول) در معنای (نفی من الارض) نظر ابوحنیفه را اختیار کرده می گوید: حق این است که وی را زندانی کنند چه زندانی برایش به منزله نفی از روی زمین است.
از بزرگان شیعه صاحب وسائل الشیعه در باب حد محارب روایتی نقل کرده است که صراحتاً معنای نفی را حبس می داند روایت این است: «.......والذی یحب فی ذلک أن ینظر امیرالمؤمنین فی هولاء الذین قطعوا الطریق فان کانا خافوا السبیل فقط و لم یقتلوا احداً و لم یأخذوا مالاً امر بایداعهم الجنس فإن ذلک معنی نفیهم من الارض باخافتهم السبیل .....»( حر عاملی، وسائل الشیعه ، ج18 ،536-535)
امام جواد(ع)در پاسخ معتصم فرمود: آنچه در این باره ضرورت دارد اینکه خلیفه باید بنگرد که اگر این راهزنان فقط راه را ناامن کرده و کسی را نکشته و مالی را نگرفته اند، باید آنان را به زندان افکند، زیرا معنای نفی آنان از زمین زندانی کردن است به واسطه این که راه را نا امن کرده اند.
از مجموع آنچه نقل شد اعم از روایات و نظرات مفسران درباره «أوینفوا من الارض» این نتیجه گرفته می شود که حبس در اسلام مشروعیت داشته و امام اختیار دارد افراد محارب كه راهزن بوده و موجب نا امنی راهها شده اند به زندان افكند. از مجموع نظرات نتیجه گیری می شود که «نفی» در آیه مورد بحث به معنی« حبس» است چون منظور از نفی محارب طرد و نفی افرادی است كه وجودشان برای جامعه مضر و خطرناك است؛ پس باید جهت حفظ امنیت جامعه آنها را طرد كرده تا افراد جامعه از خطر آنها در امان باشند، لذا نمی توانیم بگوییم نفی به معنی تبعید است چرا که راهزنان ممکن است در سرزمینی که به آنجا تبعید می شوند، مرتکب تخلف و جنایت شوند چون جرم همواره همراه فرد مجرم است فقط مكان ارتكاب جرم تغییر پیدا می كند و هر كجا تبعید شوند همان جا زمین است. پس در مورد راهزنان نمی توان این لفظ را به كار برد و پذیرفته نیست چون بیشتر فقها و علمای مذاهب گوناگون عقیده دارند كه نفی در آیه مزبور به معنی حبس می باشد نه تبعید به شرطی كه كسی را نكشته یا اینكه مالی را نربوده باشند
مطالب و نظرات در چند بند خلاصه می شود:
1- بر اساس بحث ها ی گذشته زندان در مورد افراد محارب ابدی است، مگر اینكه در وسط توبه نماید.
2- مجازات زندان برای افراد محارب در مورد كسانی است كه تنها در دل مردم ترس ایجاد كرده و آنها را از حركت باز داشته اند و این كیفری است كه با نوع گناه مناسب است. اصولاً باید نوع كیفرها با نوع جرمها مطابقت داشته باشد.
3- قائل شدن به اینكه مراد از نفی همان زندانی كردن است، بر خلاف آنچه شایع شده است مربوط به حنفی ها نیست، بلكه افراد زیادی از شیعه امامیه و مالكی ها و شافعی ها و زیدیه و دیگران نیز در این نظریه با آنها شریك هستند.
4- اختلاف علما در مورد معنای نفی از فهم آیه سرچشمه می گیرد. مثلاً كسانی كه نفی را به معنای تبعید می گیرند، لفظ را به ظاهرش حمل می كنند و آنها كه قائلند همراه با تبعید باید زندانی هم بشوند عمل به احتیاط می كنند، چون احتمال می رود معنای حقیقی و مجازی هر دو مراد باشد. و افرادی كه می گویند باید بدون تبعید در شهر خودشان زندانی شوند لفظ را به معنای مجازی حمل می كنند چون به نظر آنها تحقق معنای مجازی دشوار است .
2-4-4-3 آیه سوم: «یا ایها الذین آمنوا شهاده اذا بینکم اذا حضر أحدکم الموت حین الوصیه إثنان ذوا عدل منکم او آخران من غیرکم إن انتم ضربتم فی الارض فاصابتکم مصیبه الموت، تحبسونهما من بعد الصلوه فیقسمان لله ان ارتبتم لا شتری به ثمناً و لو کان ذاقربی و لا نکتم شهاده الله انا اذاً لمن الا ثمین»(مائده / 106).
ترجمه: ای کسانی که ایمان آورده اید، هنگامی که یکی از شما را نشانه های مرگ دررسید، باید از میان خود دو عادل زا در موقع وصیت، به شهادت میان خود فراخوانید، یا اگر در سفر بودید و مصیبت مرگ شما را فرا رسید و شاهد مسلمان نبود دو تن از غیر هم کیشان خو را به شهادت بطلبید و اگر در صداقت آنان شک کردید، پس از نماز، آن دو را نگاه می دارید، پس به خدا سوگند یاد می کنند که ما این حق را به هیچ قیمت نمی فروشیم هر چند پای خویشاوند در کار باشد، و شهادت الهی را کتمان نمی کنیم، که اگر کتمان حق کنیم در این صورت از گناهکاران خواهیم بود.
مضمون آیه فوق، دلالت براین مطلب می کند، که اگر مسلمانی در حال سفر از دنیا رفت و کسی از مسلمانان همراهش نبود، دو نفر را بیابید كه بر وصیت او شهادت دهند، و اگردرباره آن دو نفر شک و تردیدی وجود داشته باشد، باید تا بعد از نماز عصر که سوگند یاد می کنند، حبس شوند؛ پذیرش این معنا مشروط بر آن است که: اولاً: منظور از حبس(تحبسونهما) در این آیه، زندان در مفهوم رایج و مصطلح آن باشد. ثانیاً: ثابت گردد که شهادت اهل کتاب درباره وصیت قابل پذیرش است. ثالثاً: این آیه به وسیله آیه 282 از سوره بقره(ممن ترضون من الشهداء) و آیه 2سوره طلاق(واشهدوا ذوی عدل منکم) نسخ نشده باشد( مروتی، 1386، 177).
روایات مستفض زیادی از اهل تسنن و تشیع نقل گردیده است که مضمون آنها بر این نکته دلالت می کنند، که شهادت اهل کتاب در مورد مرگ یک مسلمان در طول سفر، پذیرفته می شود، به شرط آن که شاهد مسلمانی وجود نداشته باشد. از جمله این روایات، روایت کلینی است از هشام بن حکم از امام صادق(ع) درباره قول خداوند متعال: «او آخر أن من غیرکم» که امام فرموده است: اگر مردی در سرزمین غربت مرگش فرا برسد و کسی از مسلمانان پیدا نشود که بر وصیت او شهادت بدهد، شهادت غیر مسلمان بر وصیتش جایز و صحیح است(کاشانی، 1412ق، ، 8).
1)بحرانی(وفات 1107ه، 509) گفته است: درباره شهادت در آیه 106 سوره مائده، از امام صادق (ع) سؤال شد، آن حضرت در پاسخ فرمود : اگر کسی از مسلمانان در حال سفر از دنیا رفت، دو نفر شاهد عادل مسلمان بر وصیت او شهادت بدهند، و اگر دو شاهد عادل پیدا نشد، دو نفر بیگانه که قرآن می خوانند را به عنوان شاهد بپذیرند و آن دو را تا بعد از نماز عصر حبس نمایید.
2)زمخشری (1407ق، 687) نوشته است: اگردر سفر کسی از شما از دنیا رفت و کسی از خویشاوندان برای شهادت بر وصیت او پیدا نشد، دو نفر شاهد بیگانه بر وصیت او بگیرند؛ قرآن کریم شهادت خویشاوندان را سزاوارتر دانسته است، زیرا آنان بر وضعیت میت آگاه تر، باوفاتر و شایسته ترند، و اگر پیدا نشد آن وقت از اهل ذمه شهادت بپذیرند. و نیز گفته شده است که این حکم نسخ شده است، زیرا شهادت اهل ذمه فقط در صدر اسلام که تعداد مسلمانان اندک بوده و در سفر پیدا نمی شدند جایز بوده است، اما بعد از آن شهادت ذمی بر مسلمان جایز نیست. از مکحول نقل شده است: که این آیه، به وسیله آیه« واشهدوا ذوی عدل منکم» نسخ شده است.
3) طبرسی(1408، 397) می گوید:... یعنی آنان را تا بعد از نماز عصر بازداشت نمایید؛ چون مردم حجاز عادتشان بر این بود که بعد از نماز عصر که اجتماع مردم بیشتر می شد قسم می خوردند ... خطاب در «تحبسونهما» متوجه ورثه ی میت است و احتمال می رود که طرف خطاب قضات باشد.
امامیه بر این باورند که این آیه نسخ نشده و شهادت اهل کتاب در مورد وصیت مسلمانان در سفر جایز است. در مقابل، برخی از اهل تسنن معتقدند که این آیه نسخ شده است و شهادت اهل کتاب پذیرفته نیست، در حالی که پذیرش نسخ فقط در گرو داشتن دلیل قطعی و متواتر است و چنین دلیلی بر نسخ آیه ی مذکور وجود ندارد؛ برعکس روایات مستفیض زیادی بر عدم نسخ آیه و پذیرش شهادت اهل کتاب، در موقعیت مذکور یافت می شود( مروتی، 1386، 179 ).
4)علامه طباطبایی(1370ه،المیزان فی تفسیرالقرآن ، ج6، 312 ) در تفسیر گرانقدر المیزان گفته است: «تحبسونهما من بعد الصلوه» معنایش این است که آن دو شاهد را توقیف کنند چه حبس همان توقیف است.
مرحوم طبری(1392ه ق، 397) نیز معنای «تحبسونهما» را توقیف دو شاهد دانسته است و اضافه کرده است، چون مردم حجاز بعد از نماز عصر که مردم اجتماع می کردند و تعدادشان زیاد می شد، قسم می خوردند شما نیز آن دو را نگهدارید تا پس از نماز عصر سوگند بخورند. از جمع نظر اهل تفسیر بدست می آید که بر اساس این آیه شریفه نیز حبس با توجه به معنایی که در شرع مقدس ارائه شده مشروعیت دارد.
در مشروعیت زندان به این بخش از آیه مبارکه استناد شده است که می فرماید: «تحبسونهما من بعد الصلوه فیقسمان بالله.....»ابن العربی در احکام القرآن می گوید: این قسمت از آیه دلالت دارد بر این مطلب که می توان فردی را که حقی بر عهده اش ثابت شده، حبس کرد و این یکی از اصول حکمت و یکی از احکام دینی است.
از آنچه گذشت به دست می آید، آنچه از طرف شارع مقدس بیان شده این است كه هنگامی که نشانه های مرگ مسلمانی پیدا شد، باید دو نفر مسلمان عادل از هم كیشان خود به عنوان شاهد بر وصیت مشخص کند؛ و اگر نشانه های مذکور در سفر اتفاق افتاد و کسی از مسلمانان همراه او نباشد، باید دو نفر از اهل کتاب به عنوان شاهد بر وصیت انتخاب کند، و آنها را باید تا بعد از نماز عصر حبس نمود تا به نام خدا سوگند یاد کنند(چون هم كیش او نیستند) منظور از حبس نیز، زندان احتیاطی است لذا باید در این مورد احتیاط كرد، تا بدین وسیله از پایمال شدن حق جلوگیری شود. پس مضمون این آیه دلالت روشنی بر مشروعیت زندان و بازداشت احتیاطی دارد.
2-4-4-4 آیه چهارم «فاذا انسلخ الاشهر الحرم فاقتلوا المشرکین حیث وجدتموهم و خذوهم و احصروهم واقعدوا لهم کل مرصد فإن تابوا و أقاموا الصلوه و آتوا الزکوه فخلوا سبیلهم ان الله غفور رحیم» ترجمه: پس چون ماههای حرام گذشت مشركان را هر كجا یافتید بكشید و آنان را دستگیر كنید و به محاصره درآورید و در هر كمینگاهی به كمین آنها بنشینید. (توبه / 5)
مفسران معتقدند که لفظ «واحصروهم» در این آیه مبارکه مشروعیت زندانی کردن اسیران را
می رساند. بر اساس این آیه مسلمانان حق دارند اسیران جنگی را در مکانی مخصوص یا در شهری به صورت اقامت اجباری زندانی نمایند. در اینجا به گوشه ای از نظرات مفسرین در این باره می پردازیم:
1)مجمع البیان: معنای واحصروهم این است که آنان را حبس کنید و به رقیت در آورید یا در مقابل فدا آزاد کنید. همچنین گفته شده آنان را از ورود به مکه و تصرف در بلاد اسلام جلوگیری کنید
قیمت فایل فقط 8,900 تومان
برچسب ها : بررسی تطبیقی احکام زندان و زندانی در حقوق و مذاهب اسلامی , دانلود بررسی تطبیقی احکام زندان و زندانی در حقوق و مذاهب اسلامی , مذاهب اسلامی , انواع حبس , حبس , جایگاه حبس در اسلام , مشروعیت زندان از نظر عقل , انواع و مشروعیت زندان , مشروعیت زندان از نظر اجماع , زندانی در حقوق , معارف , الهیات , احکام زندان